ماکیاولی را با اصلی ترین اثرش یعنی کتاب گفتارها میتوان شناخت کسیکه که فلسفه سیاسی را پایه گذاری کرد و سیاست را از امری آسمانی و تقدس گرایی دینی واتیکان به موضوعی زمینی و قابل بررسی تبدیل نمود، حتی کتاب شهریار که به اشتباه و از روی کینه توزی رهبران دینی آنزمان تا کنون به کتابی بدنام معروف شده است هم دربرگیرنده مهمترین نکته در زمامداران است و تاکید کتاب بر وجود اصل کفایت زمامداران است این دو اثر با رویکرد کاملا زمینی و واقعی به بررسی زمامدار برخاسته از جامعه با همه مشخصات جامعه شناسی میپردازد که زمامداری را با کفایت همراه و همبسته میداند و هدف زمامدار را ساخت سرمایه های اجتماعی برای شرکت دادن مردم در نقشهای اداره کننده جامعه و از سوی دیگر در کتاب گفتار ها همه هدف کتاب نشان دادن برتری دموکراسی واقعی به دیگر اشکال نظام های سیاسی است که با کمک سرمایه های اجتماعی ایجاد میشود و نقش مسئولیت پذیری مردم یک اجتماع.