ابلوموف، نماد تنبلی. انسانیکه توی ذهنش زندگی میکنه، مدینه فاصله میسازه و حتی میرقصه! یک کلوخ چشم دار که ایده ال هاشو فدای دم دسترین میکنه.
اون یک انسانه ،میتونه عشق بورزه دنیارو ببینه به رعایاش برسه، ولی فقط حجم اشغال کرده.
دیالوگها به طرز عجیبی عمیق و تاثیرگذار بود. کاراکترها هرکدوم نماد مفهومی بودن و بازی طوری بود که شخصیت منفی کاملا منفور و شخصیت مثبت حس خوب ایجاد میکرد.اگرچه الگا از نظر دوستان بچگانه بود اما همین بچگی میتونه نماد تازگی و معصومیتش باشه یعنی نقطه مقابل بیوه. بازی بیوه عالی بود . عالی. سورئال بودن کار رو دوست داشتم ، حضور کاراکترها بصورت مداوم روی صحنه. متاسفانه کتاب اصلی رو نخوندم اما امیخته شدن مفهوم اصلی یعنی تنبلی و بی اثری در دنیا و امور ، با مفاهیم بومی همچون اعتقاد به هرچه خیر است پیش اید برام دلنشین بود. نود دقیقه به فکر فرو رفتن همراه با خندیدن طوری من رو میخکوب کرده بود ک برخلاف بقیه کارها اصلا احساس خستگی نکردم که اگر این طنزهای پنهان و اشکار نبود، به شخصه میتونستم با این کار اشک بریزم!