بعد از شش ماه دوری از تئاتر امشب نظاره گر این نمایش خوب بودم.
شش ماهی که میتوان قهر با تئاتر دانست. قهر با تئاتری که بدنبال فتح گیشه به هر قیمتی است.
زهرماری کاری بی نقص بود که باید آن را طنز دانست نه کمدی. طنزی که همراه با تلخند است نه قهقه. طنزی که تو را وادار به تفکر میکند.
زهرماری در مقایسه با کارهای قبلی کارگردان نشان داد که علی احمدی عزیز رو به جلو قدم نهاده و در تئاتر حرفی برای گفتن دارد.
در آخر متاسفانه رفتار گروهی از تماشاگران دوباره بنده رو به سمت دوری از تئاتر سوق داد. رفتاری همچون همهمه در سالن قبل و در حین اجرا ؛ خندیدن های با صدای بلند و بی مورد ؛ تشویق و دست زدن برای بازیگر حین اجرا (بعد از دیالوگی که تو را به تفکر وادار میکند) ؛ گریه و به سخره گرفتن در هنگام اجرا (دوستانی که کار دیده اند متوجه منظور بنده میشوند) ؛ و یا حتی رفتار خانمی که در کنار بنده در حین اجرا بلند با همراه خود صحبت میکرد، تشویق میکرد و بلند میخندید و در آخر از پایان تلخ نمایش ناراحت بود!
امیدوارم روزهایی برسد تا در کنار تماشاگران حرفه ای، نظاره گر نمایش های خوب باشیم، نه نظاره گر، بلکه در تئاتر زندگی کنیم.