داوود یک شعر بخون
چی بخونم ؟؟؟
یک شعر دیگه ....یک شعر بخون با اون صدات که عین جاروبرقی غم و انده رو از دل آدم میکشه بیرون .....مثل سلام سلام
باشه
به تصویر درختی
که در حوض
زیر یخ زندانی ست،
چه بگویم؟
من تنها سقف مطمئنم را
پنداشته بودم خورشید است.....
تو از قصد این شعر رو
... دیدن ادامه ››
میخونی هر بار
چرا ازقصد؟؟؟؟ اینم یک شعره دیگه دنیا
نه تو دقیقا هربار باید همون شعری رو بخونی که تو برگه بازجوییت زیر سوال رابطه داشتن با زنهای دیگه نوشته بودی....تا منو اذیت کنی
تا دوباره اون سه ماه لعنتی رو یاد من بیاری ...داوود تو نمیدونی من تو این شعر ابدی شدم