*گرگینه*
دور هم جمع می شویم ،رفاقت می کنیم ؛ اما معنی رفاقت را نمی دانیم ؛ ادعای معرفت داریم اما درست سر بزنگاه ها ،خودخواهی هایمان گُل می کند ؛ عدم موفقیت هایمان را به دستهای پشت پرده ربط می دهیم ، ولی تا خودمان به جایی می رسیم مصداق بارز خباثت می شویم.ادعای روشنفکری و تجدد داریم ، اما هنوز برای حقوق نیمی از مردمان جامعه ، ارزشی قائل نیستیم .
راستش به نظرم این شهر با این حجم از دروغ و دورنگی و نفاق، دیگر خدا نمی خواهد، خدایی که کارش اعلام شب و روز است و پر و بال دادن به آدمکش هاست، و معجزه اش اجازه صحبت به بندگان امی .
ما مردم همین شهریم
همه ما ،مردم همین شهریم