با احترام از طرف گروه اجرایی نمایش "دستگاه
.
ملاقات با هر تئاتر تجربه اى شخصى و غیر قابل تعمیم است.
از آغاز این خوشبینى کمى حماقت آمیز به نظر مى آید که کسى گمان کند مى تواند ... دیدن ادامه ›› با یک تئاتر جمعیتى از تماشاگران رامطلقاً رضایتمند از سالن بدرقه کند.اصلاً چنین چشمداشتى در مواجهه با هر پدیده اى ناممکن و دور از منطق است، و گویا این ویژگى به طور کامل طبیعى و بدیهى ست. چرا که ما انگارى باید در جامعه اى متکثر و چند صدایى، مجموعه اى از نظرها، سلیقه ها، ذائقه ها، توانایى ها و استعدادها را در تضارب با یکدیگر در کنار هم داشته باشیم، تا بلکه بتوانیم حرکت و پویایى را در ساختارهاى سُلبِ بخش هاى جزم انگار نهادهاى گوناگون اجتماعى ایجاد کنیم. جز این باید نگران بود، چون گویى چیزى جایى درست کار نمى کند، و ما به ناچار مى باید در انتظار کارکرد اعمال قدرت، حتا در کوچک ترین انتخاب هاى خود باشیم. این دست آورد هولناک معلول تمنا و تلاش ما براى دست یافتن شتابزده و ناآگاهانه به کمال خشنودى ست. ما پیش از آنکه دلایل خود را بدانیم و بتوانیم شارح شان باشیم، با کلى گویى اعمال قدرت را آغاز کرده ایم. ما باید پذیرفته باشیم که هیچ تئاترى مکلف به اقناع تمامى تماشاگران خود نبوده و نیست، و به این اعتبار هیچ تماشاگرى هم نمى تواند بخواهد بعد از تماشاى هر تئاترى مطلقاً خشنود و راضى باشد. تئاتر مانند هر پدیده ى دیگر اجتماعى، تجربه اى ست قابل ایراد یا تقدیر، پس حق نقد و تحلیل و بررسى آن به شکل جدى براى هرکس که امکان و ابزار لازم را داشته باشد مفروض ست. اما فراموش نکنیم، حق انتقاد که از ارکان مدنیت و آزادى ست نمى تواند مجوز و سندى بر حقانیت نظر، سلیقه، خواست و انگاره ى ما باشد. هر اعلام نظرى هم به سادگى نقد نیست، به خصوص در حوزه ى تئاتر که به علت وابستگى ش به علوم مختلف انسانى، ریاضى و هنرى امرى تخصصى و پیچیده ست. به نظر مى آید ما برا ى گذر از وضعیت بیش از تخطئه یکدیگر نیازمند تمرین گفتگو هستیم؛ با این امید که گفتگو منجر به زبانى قابل فهم و فنى شود، تا از مسیر آن یکبار براى همیشه از کلى گویى هاى رایج و شایع رها شویم. این بى تردید دستاوردى خواهد بود براى پیشرفت هر دو سمت تاریک و روشن تئاتر.