نمایش "درس" یونسکوی بزرگ، شاهکار ابزورد است...حتی از لحاظ موقعیت پردازی ابزورد از "گودو" هم عمیقتر است...دردش بیشتر..زخمش بیشتر...کنایه هایش تیزتر...و شوخی هایش تراژیک تر!
یونسکو با استفاده ازتکنیک مشهورش، استفاده از non-sequiturs sentences یا در فرانسه un langage incohérent بخوبی نظام آموزشی غالب جهان را به سخره می گیرد....انگار میداند که چگونه آموزش دیوانه وار "طوطی" گون، نهایتا منجر به قتل دانش آموز که نه! زبان آموز می شود...دست آخر این زبانشناسی است که می کشد! قدرت مرگبار سحرآمیز زبان! نقطه ی ثابت تمام گفتمانها از سوررئالیستها تا امروز!
اما اجرا نمره قبولی نمی گیرد...کند است...آرایشها بیش ازحد...از ریتم میافتد درجایی که اتفاقا نقطه ی اوج نمایشنامه است...کارگردان با این ترجمه،ایرادات واضح تلفظ لغات فرانسه دارد...tré عدد سه نیست! عدد سه trois است!!! اولی ایتالیایی است!!! چندین بار تلفظهای اشتباه!!!!
دکور "منبر" گونه با حالت سلسله مراتبی، ایده جالبی بود...موسیقی نکته ی مثبتی بود...قبل از پایان نمایش!
و کارگردان که اتفاقا مترجم نیز بوده، نتوانسته با متن ارتباطی درست -با درک ابزوردیته اثر- برقرار کند...
ایجاد خستگی در نمایشی 45 دقیقه ای هنر میخواهد!
امید است فلسفه های غربی لااقل به درستی فهمیده شوند....
زنده باد تئاتر!