میلاد محمدی عزیز دیشب کارت رو دیدم. اصولا بعد از کار «چهار نمایشنامه...» بود که با کارات آشنا شدم و چون از کار قبلیت بسیار بسیارخوشم اومد, مشتاق بودم که حتماً این اجرا رو هم ازت ببینم و الان که دارم می نویسم بسیار راضیم که نمایشت رو دیدم.
نمایشت خیلی ساده, موجز و مفید از دغدغه هایی گفت که خیلی از جوون های این دوره زمونه باهاش درگیرن و حسش می کنن. دیدن این دست کارا خیلی خوبه و پرداختن و به اجرا بردنشون خیلی بهتر و سخت تر...؛ هم از این جهت که کمتر به این موضوعات به این شکل صمیمی و بی تکلف و به قول معروف خودمونی و فارغ از لوس بازی و لوث شدن پرداخته شده و هم از این جهت که باعث میشه کمی بیشتر فکر کنیم. هم اونایی که روابط خوبی در زندگیشون دارن و هم اونایی که به مشکل خوردن تو رابطشون.
اماااااا... حیف که نمایشت تعداد کمی بیننده داشت و بازم حیف که تحت فشار هستین از سوی سالن برای اجرای شب های آتی. واقعاً دم خودت و همه دوستات که تو این نمایش دارن هر شب با انرژی فعالیت می کنن و نبود تماشاگر تو کیفیت کارشون تأثیر نمیزاره گرم. خسته نباشید به همه گروه نمایش میگم. امیدوارم همیشه همین طور پر انرژی و موفق باشین همتون.
به هر حال میلاد حان, بی صبرانه منتظر کارای بعدیت هستم و برات آرزوی موفقیت و سلامتی دارم.
دوستان تیوالی عزیز, این نمایش کار بی ادعا و قشنگیه. اگه فرصت کردین حتماً یه سری به خانه هنرمندان, سالن استاد انتظامی بزنین واسه دیدن این کار و حمایت از ادامه اجرای اون. به نظرم می تونین نکات خیلی خوبی از دل کار بدست بیارین.