در وصف حالی که از دیدن این نمایش پیدا کردم:
حالم و دود گرفت
قلبم و خون گرفت
شکستم در خودم باز
هیچ صدایی از دیوار نیومد
سالهاست پیر شدم و قلب زخمی ام
باز امشب بیرون زد از قفس
به یاد همه ی زخمها که پوشاندمش
به یاد همه ی دردها که در صندوقچه پنهانش کرده بودم
چمدان کبود که باز شد زخم دلم پاره شد و خون دوباره جریان
... دیدن ادامه ››
ساز شد...
سپاس از خالق شب آوازهایش را می خواند
سپاس از استاد رضا گوران بابت تمام لحظاتی که خلق کرد
و سپاس از هنرمندان این اجرا بانو باران کوثری، نوید محمدزاده که بسیار متفاوت بود، سعید چنگیزیان و نیلوفر زوارق...
-------
این رو هم بگم که انقدر عجیب و جذاب بود که مجدد بلیط تهیه کردم که پنجشنبه بازم بیام کار و ببینم...