فیلم پنجم: خانهی دختر
یا چگونه یک فیلم با فیلمنامهاش تضمین میشود
امتیاز من: سه از پنج
کارگردان: شهرام شاهحسینی
شاهحسینی، پیشترها فیلمسازی نبود که به آن توجه کنیم. فیلمهایش همه درگیرِ فضای طنزِ ابلهانهی دههی هشتاد بودند (شاید فیلمِ «زنها فرشتهاند» یادتان باشد). اما پرویزِ شهبازی به شاهحسینی اعتماد کرده است (چنانچه خودِ شاهحسینی دقیقن از همین لفظ در کنفرانس مطبوعاتی استفاده کرده است) و حاصلِ این اعتماد هم نتیجهی قابلِ قبولی است. شاهحسینی خودش را بر فیلمنامهی شهبازی تحمیل نمیکند و از سوی دیگر، شهبازی نیز با فیلمنامهی ژانرش که بینِ دو حوزهی تعلیق-اجتماعی به سر میبرد اجازه میدهد کارگردان راهِ سهلی را برای تحقق فیلم در پیش
... دیدن ادامه ››
داشته باشد.
بهار دانشجویِ اراکیِ تهران است که فردا مراسمِ عروسی یکی از همدانشگاهیهایش است. منتهی قبل از شروعِ عروسی اتفاقاتی رخ میدهد...
فیلمنامهی شهبازی دو قسمت دارد: قسمتی که در حال روایت میشود و قسمتی که فلاشبکِ اتفاقاتِ روز است. نحوهی رابطهی این دو قسمت با دقت طرحریزی شده و بایست گفت قسمتِ دومِ فیلم که بیشتر حوزهی اجتماعیِ اثر را پوشش میدهد، نسبت به قسمتِ اولِ فیلمنامه که بیشتر تعلیقِ جنایی در آن جریان دارد، قویتر و پختهتر است؛ هر چند شاید این قویتر بود کمی به اجرا هم ربط داشته باشد. دور از قوتها یا ضعفهای فرمالِ فیلمنامه، به جرات میتوانم اعلام کنم شهبازی بر روی مسئلهی بسیار مهمی از امروزِ روزِ ایران دست گذاشته است؛ مسئلهای که میتوان آن را در ادامهی همان روندِ نفسِ عمیق و دربند دید. شاهحسینی نیز تمامِ توان خودش را به کار برده تا این فیلمنامه را شستهرفته به عرصهی تصویر برساند؛ شاهحسینی را اگر با خودش قیاس کنیم رشدِ قابلِ توجهی داشته است.
خانهی دختر بیضعف نیست اما به هر روی، با فیلمِ استانداردی روبروییم که به مذاقِ بسیاری خوش خواهد آمد و صد البته، نه آنهایی که در مظانِ اتهامِ فیلم هستند.