شکی نیست که نویسنده و کارگردان این اثر هنگام خلق نمایشنامه ایده های جالب و نوینی در سر داشته و برای اجرای آن تکنیک های مختلفی را هم بکاربرده است.از انتخاب نام نمایشنامه گرفته تا گزینش یک مدیای متفاوت برای به اجرا بردن اثری با الهام از یک قصه کلاسیک (هملت شکسپیر) و البته ظاهراً ساختارشکن!نمایش "شماره ٩١٩١٣" لقب های پر طمطراقی مثل "اولین نمایش با طراحی صوتی فراگیر" را به یدک میکشد.از چهره های محبوب هنری به عنوان صداپیشه استفاده میکند و فضاسازی نسبتاً جدیدی انجام میدهد. اما فاصله ایده تا اجرا همچنان فرسنگ ها باقی می ماند و نتیجه یک کار واسمه ای نچسب می شود که تماشاگر را برای ترک هر چه زودتر سالن بیقرار میکند...تا جایی که شوقی هم برای کف زدن هنگام رورانس در میان حضار سالن دیده نمی شود. کاش در نحوه اجرای اثر و مدیریت صدای سالن (به عنوان رکن نمایش) دقت بیشتری صورت میگرفت تا ببیننده حس کند که به شعور و حضور او احترام گذاشته شده است!