نوستالژی
من اینجام با دنیایی که ساختمش به یاد روزای گذشتم هنوز
همون آدمم با همون حس و حال که تو عاشقش کرده بودی یه روز
نشستم تو تاریکی روی تراس یه سیگار تو دستم هنوز روشنه
با ترسی به دیوار مشت می زنم هنوزم همون عادتا بامنه
هنوز هرکی از کوچمون رد میشه خیال می کنم که تویی اومدی
همون روسری با همون پیرهنت همون عطر دوس
... دیدن ادامه ››
داشتنیتو زدی
قرار نیس که از توی فکرم بری قرار نیس که چیزی عوض شه برام
من این حس نوستالژیه عشقتو به حد جنونی که دارم میخوام ...
اگه دنیا هرروز یه رنگی بشه اگه هر چی تو شهره تغییر کنه
من از خواب تو پا نمیشم که باز یکی از تو دوری و تعبیر کنه
اینا حس دیروز و امروزمه دلیلش همه مال اون وقتیه
که تو اوج تنهایام با توام دلم غرق احساس خوشبختیه
قرار نیس که از توی فکرم بری قرارنیس که چیزی عوض شه برام
من این حس نوستالژیه عشقتو به حد جنونی که دارم می خوام...