در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال شهرام گيل آبادي | دیوار
S3 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 14:39:14
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
همه چیز از زیست دنیای «۶۵۷»آغاز می شود.رمزی که ما را به سمت مردم هدایت می کرد.«مردم »برای یک گروه هنری مهمترین مولفه ی ارتباطی هستند.«۶۵۷»نام نمایشنامه ای شد که چهار سال قبل بر اساس تحقیقاتی جامع و گفتگوی عمیق با چهارده ماشین خواب نوشتم و با کمک محمد چرم شیر بازنویسی شد.در دو سال گذشته چهار بار تمرین این نمایش جدی شد که به دلیل کرونا و اعتراضات و…تا اینکه در ابتدای خرداد پس از کارشکنیهای بسیار وزارت ارشاد ده روز دیر تر از آغاز قرارداد با تماشاخانه روی صحنه رفت.«تئاتر مرگ ندارد.»واقعا خیلیها در سیستمی غیر فرهنگی تلاش کردند که این اثر روی صحنه نرود،دیده نشود و نهایتا شکست بخورد.اما به لطف خدا روی صحنه رفت،دیده شد و راه خودش را باز کرد.(البته بعضی هم تلاش کردند و یاری رساندند که کار روی صحنه برود.)حدود شصت نفر در گروه در بسیاری مواقع شبانه روز تلاش کردند که این اثر روی صحنه برود .در بیست و‌‌ پنج اجرا بیش از شش هزار تماشاگر اثر را دیدند و در چهار هفته ای که «۶۵۷»روی صحنه بود بر اساس ظرفیت ،پر مخاطب ترین اثر نمایشی نام گرفت.پیج تیوال این اثر بیش از شصت هزار نفر بازدید داشت و از بیست و پنج اجرا هفده اجرا پیش از موعد به فروش رفت.در نظر سنجی انجام شده که از سیصد نفر بعمل آمد نودو چهار درصد اثر را پسندیدند و در نظرات تیوال از یکصدو سی و یک نظر ،یکصد و سه نفر نظر و امتیاز خوب و نهایی خود را به نمایش اختصاص دادند.این تئاتر مستند،تعاملی بر اساس هستی خود به دنبال ایجاد گفت و گو و بیان حرف های مکتوم و نهفته ای بود که معمولا تبدیل به عقد می شوند.مردم در این تئاتر حرف زدند و تئاتر شجاعانه دنیای خود را مطرح و به اشتراک گذاشت.این نمایش که پارادیمی انسانی و جهانشمول با زمینه زیستی ایرانی بود تضادهای متعددی را مطرح و تلاش در طرح سوالاتی پایه ای داشت .(از سوی منتقدین مورد حمایت و توجه قرار گرفت ؛بیش از یکصد و پنجاه مطلب و خبر در مورد این اجرا در رسانه ها منتشر شد.)این اثر که تیزر و اقلام تبلیغیش همه از سوی ارشاد رد شده بود فقط به لطف تماشاگران و تبلیغ محدود فضای مجازی توانست مانند آثار دیگر گروه تئاتر«ب»در بین تماشاگران یادگاری نو باقی بگذارد.در آینده بعضی از اسناد و مدارک و نظر سنجیهای این اثر را برای تاریخ و مردم منتشر می کنیم.اما در کجای دنیا یک اثری که از دید تماشاگران موفق است در بیست و پنج اجرا باید مکتوم مانده و تعطیل شود؟لطمات و ضرر و زیان گروه از عدم ادامه و آغاز ده روز دیر تر از موعد (به دلیل عدم صدور مجوز )را چه کسی باید جبران کند؟ در یادداشت بعدی و در آینده نزدیک بعضی از این موارد و اختلالات غیرقانونی و اسناد را منتشر و در مورد آنها خواهم نوشت.امیدوارم در آینده نزدیک بازهم فرصت اجرا فراهم شود
هیچ چیز شکل نمی‌گیرد مگر در سایه ارتباط

یونس شکرخواه- مدرس، روزنامه‌نگار و پدر روزنامه‌نگاری آنلاین ایران درباره نمایش «657» که به کارگردانی شهرام گیل آبادی در سالن استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه است، یادداشتی نوشت.
متن یادداشت به شرح زیر است:
«پس از تماشای نمایش «۶۵۷» آنچه مرا بیشتر از هرچیز تحت تاثیر قرار داد، مفهوم تئاتر به معنای فاصله‌گذاری بود.
این نمایش بهترین فرم اجرا شده از تمامی نمایش‌های فاصله‌گذاری شده‌ای بود که تاکنون به تماشای آن‌ها نشسته بودم.
شاید اگر برشت هم زنده بود و این نمایش را می‌دید از این نوع طراحی و اجرای کار شگفت‌زده ... دیدن ادامه ›› می‌شد.
بر کسی پوشیده نیست که موارد زیادی همچون بازی، کارگردانی، طراحی صحنه، نور، لباس و ... در به صحنه بردن یک اثر نمایشی و تاثیر آن بر مخاطب دخیل است.
تمامی این عناصر در «657» به گونه‌ای متفاوت دیده می‌شود اما من جای خالی اشاره های تصویری مرتبط با کولبری یا ماشین خوابی را در این نمایش حس کردم البته باید این را هم بگویم که نبود این اشارات تصویری ضعف یا خللی در انتقال موضوع و اجرای نمایش وارد نکرده بود.
در واقع از آنجاکه ماجرای کولبری موضوع رسانه‌ای شده به شمار می‌آید، بازآفرینی این موضوع بدون حضور هیچ نشانه ‌ای در صحنه و تنها با کمک قوه خیال کافی و اثرگذار بود.

بازی سیما تیرانداز، ارتباطی که با اطرافش می‌گیرد و خستگی ناپذیری او در این اجرا چشمگیر و ارزشمند است.
تیرانداز در این نمایش درست همانی است که باید باشد، همان کولبری که اکنون پوست انداخته و در یک کافه از آنچه بر او گذشته روایت می‌کند.
مسیر این نمایش بین مفهوم دیدن و ارتباط به مفهوم عام فرق گذاشته است.
تاریکی‌های شروع و پایان نمایش به مخاطب کمک می‌کند تا بیشتر به چشم بیاندیشد و بیشتر به نگاه ها توجه کند.
«657» به ما یادآور می‌شود هیچ چیز شکل نمی‌گیرد مگر در سایه ارتباط و اعداد وجود دارند اما حقیقی نیستند. من این دو مفهوم را در این کار با گوشت و پوست خود درک کردم.
صمیمیت این اجرا با مخاطب فوق‌العاده است. در طول مدت زمانی که به تماشای کار نشسته بودم، از دونفر تماشاگر کناری‌ام سوالاتی پرسیدم هر دو در حالیکه توجه‌شان به کار بود مجبور به پاسخ‌گویی بودند. در اصل این ارتباط در نمایش به شدت شکل گرفته است. مردم در این سالن با هم دوست می‌شوند و همدلی و ارتباط‌شان را می‌توان به خوبی مشاهده کرد.
یکی دوست دارد به جای امیرعظیمی یا حمیدرضا ترکاشوند بخواند. یکی با بازیگر ارتباط برقرار می‌کند و از تجربیات خود برای همراهی با او می‌گوید. این شناخت و همراهی مخاطب با موضوعاتی که در کار هست، درک درست نویسنده و کارگردان، بازی خوب بازیگر و ارتباط مناسب با مخاطبان و نسل‌های متفاوت همگی نشان از برقراری رابطه دو سویه اجرا و مخاطبان دارد.
«657» مصداق بارز دم زدن است. زمانی که ما به هم گوش می‌دهیم، به هم نگاه می‌کنیم این بیت مولوی به ذهن می‌آید که
«حرف و صوت و گفت را برهم زنم
تا که بی این هر سه با تو دم زنم»
باسلام و احترام ،ممکن است پاسخ دادن در این فضا مرسوم نباشد اما به احترام تماشاگران عزیز که تمام سرمایه ما هستند و شعاری که از تحقیقات ما برآمده است«اکسیر گمشده زمانه ما حرف است.»سعی می کنم کوتاه بنویسم .«نقد»به یقیین معرفی هدفمند یک اثر است و «نقاد»کسی است که بر اساس مبنایی اندیشگی فهم تازه ای از یک اثر را به موثر و مخاطب ارایه می کند.نقاد اگر شیفتگی کند و یا نگاهی خودکامه داشته باشد و یا پیش فرضهایش سلب و یا از پیش تعیین شده باشد و…به یقیین نمی تواند معرف خوبی برای یک اثر باشد.ممکن است ما به عنوان نقاد از یک اثری خوشمان نیاید و یا خوشمان بیاید به یقین (شاید)حق نداشته باشیم تمام ارزشهای یک اثر را نادیده بگیریم.یک اثر در ۴انگیختار (مجموعه انگیزه های شکل گیری یک اثر)باید با خودش قیاس شود نه با اثر و یا پدیده ای دیگر،…انگیختار روایی یا ترکیب متن (همه مجموعه هایی که روایت را شکل می دهند،قصه و نحوه نگاه اثر و موثر به عالم)انگیختار سبک شناسانه (تمامی انگیزه هایی که سبک اثر را شکل داده اند و مدل فکری تا مدل اجرایی اثر ،در اینجاست که هیچ اثری با ثر دیگر قابل قیاس نیست .)انگیختار بینا متنی و فرامتنی (طراحی معنایی و…)انگیختار آشنایی زدایی و…خوب است بدانیم یک حرکت روی صحنه یا جلوی دوربین باید ۵پشتوانه داشته باشد و یک کارگردان در روایت و تالیف کارگردانی خود به همه این موارد فکر می کند.ما در این تئاتر با تئاتر فضا مواجه هستیم و کارگردان سعی دارد ۴دسته فضا را به گونه ای طراحی شده تسخیر کند (فضای درونی،فضای جلدی،فضای هوایی و فضای ذهنی) و عامدانه از موضوعی اجتماعی برای ایجاد سوال و تلنگر بهره می گیرد.این تئاتر که سعی می کند صحنه و تماشاگر را یکی کند در صدد ایجا تلنگر برای بهره گرفتن و بعد ایجاد تصویر ذهنی در تماشاگر است .آزمایشها در صحنه و بعد نظرسنجیها به ما اثبات کرده است در اینگونه تئاترهایی که گروه ما در بیش از ده سال گذشته تحقیقات و اجراهای خود را معطوف به آن کرده تاحدود هشتاد درصد اقنای معرفتی به سهولت بیشتر اتفاق افتاده است ،(چون تماشاگر اجازه بهره گیری از تصویر خود را در اجرا پیدا کرده و یا با ایجاد سوال برای دستیابی به پاسخ با اجرا مواجه شده است.این تئاتر و نوع طراحی سبک و سیاقش مانند هر کار دیگری (نقش کارگردان به عنوان تعلیم دهنده )نیاز به عوامل خاص و تعلیم دیده خود دارد ،از متن تا تمامی عناصری که در شکل گیری اثر تعیین کننده هستند.به همین دلیل تمامی عناصر و عوامل و…سعی شده است به صورتی آگاهانه و تعلیم داده شده روی صحنه مورد بهره برداری قرار گیرند.متن تالیف خود را دارد و از سبکی بهره می گیرد که مبنای فلسفی و ... دیدن ادامه ›› ارتباطی خود را دارد و اجرا داری متنی گزاره وحور و پر تضاد است با ساختاری دوری ،تضادهای لحظه ای متن بازیگران را وارد چالشهای لحظه ای می کند که سبک اجرا را به غایت سخت و پیچیده می کند.اجرا از مدل ارتباط آیینی بهره می گیرد و سعی می کند زاویه دید معنایی متفاوتی را با ایجاد تلنگر به جهان اثر به وجود بیاورد.مواجهه دنیاهای متفاوت (هر تماشاگر یک دنیاست )در اثر یک نوع اینترکت با تعامل هدفمند را به وجود می آورد .ما در بیست و سه اجرای گذشته نتایج لذتبخش این تعامل را به عینه مشاهده و در جاهای ثبت کرده ایم که در مقالات علمی پژوهشی به آنها می پردازیم.در مجموع ضمن اینکه متاسفیم که اجرا در بیست و پنجمین شب خود با جهان انسانی و صحنه ی جادویی خداحافظی می کند اما باید به عنوان یکی از عوامل اجرا از تک تک تماشاگران عزیز که ما را تنها نگذاشتند و بودند تا ثابت کنند حیات تئاتر به بودنشان بستگی دارد تقدیر و تشکر کنم.باید به مسئولین هم بگویم تئاتر هراس ندارد چون درصدد توسعه فکری جامعه خود و خدمت به مردم است ،اندیشه های سلب و بسته نقطه هراس هستند و تولید خودکامگی و دیکتاتوری می کنند.(تکه ای درد و دل ؛از تماشاگرانی که آمدند تا با ماموریت نظرات مردم را جهت منفی بدهند و از قلم به مزدانی که سعی کردند برای مردم حصر و یا بی راهه فکری ایجاد کنند هم تشکر می کنم و معتقدم دیگر فصل اینگونه ماموریتهای پلشت گذشته است و مردم هستند که تصمیم می گیرند و مردم تصمیم گرفتند و در بیست پنج اجرای ۶۵۷بیش از شش هزار نفر یک رکورد در دیدن یک تئاتر با ظرفیت محدود از خود به جا گذاشتند.)این یادداشت را فقط برای این بخش از تیوال نوشتم تا از همه عزیزانی که در این بخش و خرید بلیت ما را یاری کردند تشکر کرده باشم .از عزیزان همیاری تیوال و از مجموعه تیوال هم تشکر می کنم که نفس به نفس با ما همراه بودند.متن را مرور نکرده ام اگر اشکال تایپی دارد پیشاپیش عذرخواهی می کنم.
سلام و احترام ؛متن شما عزیز گرامی را خواندم ،متاسفانه یک سویه نگری در تمام موضوعاتی که نوشته اید باعث شده که هیچ یک از طراحی های سخت این اثر حتی به چشم مبارک نیایید.در هر حال ما یاد گرفته ایم که نظرات را بشنویم و بخوانیم و حتی اگر بک جو حرف حساب در آن باشد استفاده کنیم .از شما سپاسگزارم.این اثر یک کار با ویژگیهای مدل ارتباط آیینی و کاملا متنی مبتنی بر شیوه تعاملی و اتفاقا گزاره محور و پر تضاد است .به قول منتقدین عزیز در عین سادگی پیچیده ؛در تمام موضوعات باید چهار دسته لایه را کنار زد ؛آشکار،ارجاعی،مکنون و نشانگر ؛نمی توان موضوعات و کارها را التقاطی دید.باسپاس