«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
با سلام نمایش بسیار عالی بود بازی ها و دیالوگها کاملا حرفه ای و درخور تحسین بود من لذت بردم وقتی از همان ابتدا با نمایش ارتباط گرفتم در تمام زمان اجرا طرحهای از تابلو های دالی در ذهنم نقش می بست تصویری فراتر و تلخ تر از واقعیت ، تاریخ تلخی که داریم و ادامه هم دارد شاید با اینگونه روایت کردن ها « ورق الخیال » های امروزی را که دچارشان هستیم ، بیشتر آشکار می شود اگر بتوانیم از بیرون سیاهچال را ببینیم
با سلام
امشب پنجشنبه ۱۸ / ۵ نمایش را دیدم در حد یک اجرای خوب لذت بردم ضمن تشکر از تمام عوامل نمایش ، که قابل قبول بود یک نکته در روایت داستان بنظر من وجود داشت که نمایش سعی در شناساندن دو طیف مطرح و غالب فکری و اجتماعی آن دوران داشت ( البته با کمی نگاه های جانب دارانه به یک سو ) و همان شیوه کلیشه ای در بررسی تاریخ معاصر ایران صورت گرفته بود البته از نگاه ما که آن جریانهای غالب فرهنگی و فکری را هم اکنون نظاره می کنیم و بنظر من ما هم در پایان روایت همان نتیجه گیری کلیشه ای را خواهیم داشت و آن اینکه ای کاش روشنفکران ما کمی بیشتر غیرت داشتند و کمتر مصلحت اندیشی و ای کاش گاوزنها و تیغ زنهای ما کمی منطقی تر و روشنتر بودن در نهایت انچه فدا شد همان مردم مظلوم بودن که وقتی توانستند حرفشان ( صنحه اخر نمایش ) را بزنند که دیگر دیر شده بود و نتیجه اینکه ما اینجاییم .
سلام و درود به گروه نمایش چهارشنبه اجرا را دیدم شروع نمایش با یک داستان کلیشه ای ذهن من را به اشتباه به سمت یک تاتر معمولی برد اما در صحنه دوم با بازی قوی و دیالوگ های بسیار روان و برجسته حرفه ای بودن و متمایز بودن کار ، مشخص شد . تبریک می گویم به همه گروه و مخصوصا اقای سامنی در واقع این اجرا بنظر من عصیانی بود هر چند کوچک و در انزوا ، علیه وضعی که گریبان همه جای جامعه و حتی زندگی است در واقع مسایل گوناگونی که بازیگران بعنوان فلسفه یا فلسفه بازی بیان کردند ، هر گوشه از وضع موجود جامعه بود اقتصادی و فرهنگی و هنری و فلسفی که هر روز با انها مواجه هستیم تکرار فلسفه های بی منطق و تکرار متقابل همان فلسفه از سوی مخاطب برای توجیه استدلالهای پوچ ، بسیار موثر بیهودگی امروز جامعه و نسلهای جوان و سر در گمی انها را بیان می کرد ، بعنوان کسی که متعلق به نسلهای قبل و فراموش شده و فرو خورده است ولی هنوز به هنر و فرهنگ کمی امیدوار ! با دیدن این نمایش احساس زنده بودن بارقه هایی کم سو از هنر و تاتر را حس کردم ، زمانی این فلسفه ها واقعیت نسلی بود حالا تبدیل به فلسفه بازی شده و واقعیت حاکم است ، اخرین دیالوگ بسیار زیبا بود که پچ پچ های اجرا را کسی با هدف و دلیل در حواشی ایجاد کرده است ، همان پچ پچ ها وحواشی که حول زندگیمان درست کرده اند و بدان مشغولیم و با انها زندگی می کنیم نمی دانیم کی انها را درست کرده که البته دیگر مهم هم نیست میگذرانیم !
اقای سامنی دست مریزاد کارت عالی بود سپاس