در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | پارسا گلدار
S3 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 13:33:22
 

نویسنده، طراح و کارگردان

 ۲۲ مرداد ۱۳۷۵
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
سلام ‏دوستان.
خیلی از شماها اجرای مارو دیدید و میدونید که چقدر هرروز داره بیشتر و بیشتر توی زندگیمون ملموس میشه...
مائوزر رو به شکل کامل توی یوتیوب آپلود کردم.
میتونید ببینیدش.

youtu.be/y7wiLG2GjpU‎

یه لینک حامی باش هم ساختم، اگر دوست داشتید میتونید از ما حمایت کنید. نخواستید هم فدای سرتون. اما ببینید که یادآور بشه،معناها تغییر میکنن...

hamibash.com/mauser‎
سلام و وقت بخیر. لینکش پس چرا کار نمی‌کنه؟ 🥲
۳۰ مهر ۱۴۰۱
واقعا ازتون ممنونم که این نمایش رو در یوتیوب آپلود کردین من شانس اینو داشتم که نمایش رو وقتی رو صحنه بود ببینم و از اونموقع با تمام وجودم میخواستم تجربه دیدن این نمایشو با عزیزانم به اشتراک بزارم واقعا درود بر شما و همه تیم مائوزر.
۱۷ آذر ۱۴۰۱
sina mohsenpour
واقعا ازتون ممنونم که این نمایش رو در یوتیوب آپلود کردین من شانس اینو داشتم که نمایش رو وقتی رو صحنه بود ببینم و از اونموقع با تمام وجودم میخواستم تجربه دیدن این نمایشو با عزیزانم به اشتراک بزارم ...
خوشحالم که دوست داشتید و خوشحال‌تر که تونستید به عزیزانتون هم کارمونو نشون بدید. امیدوارم اونام خوششون اومده باشه.
ز.
ز.
آ
۰۳ دی ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دوستان تیوالی سلام.
توی این مدت و در طول اجرا، طبق ایده‌ای که سال هاست با خودم دارم ترجیح دادم که چیزی ننویسم و فقط به عنوان یکی از عوامل گروه، نظرهارو بخونم و بازخورد هارو ببینم چون عمیقا باور دارم که اثر هنری، به محض ارائه، دیگه برای خالق نیست و این مخاطبه که تصمیم میگیره که نسبت به کار، چه احساسی داشته باشه.
به هر رو، خواستم از تمام کسانی که اومدن و کار مارو دیدن تشکر کنم. چه اونایی که خوششون اومد و چه اونایی که دوستش نداشتن.
بدون شک یکی از عوامل اصلی موفقیت این نمایش، نظرات شما و حمایت هاتون به عنوان مخاطب کار ما بود که تونستیم بدون هیچ تبلیغ خاصی و حتی گاهی تحریم هایی که شدیم، یک اجرای موفق و درخور داشته باشیم.
سپاس از حضورتون.
پارسا گلدار.
کارگردان نمایش مائوزر.
پیروز باشید به امید نمایشهای جدید گروه‌🌸
۰۴ تیر ۱۴۰۱
یکى از بهترین نمایشهاى اجرا شده در این مدت بودید.
۰۴ تیر ۱۴۰۱
لذت بردم از اجراتون، منتظر نمایش های بعدی تون هستم
۰۵ تیر ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
????
دوستان عزیز تیوالی سلام.
پیش از همه چیز از اینکه در این پانزده روز، کنار ما بودید و در این اوضاع وانفسا من و گروه من رو تنها نگذاشتید، متشکرم و ممنونم که با نظراتتون، به کار ما ارزش دادید.
.
?خبر خوب اما این است که به دلیل استقبال کم نظیر شما، ما با یک استراحت کوتاه، از شنبه، ۲۸ ام خرداد ماه، به روی صحنه باز میگردیم و صادقانه، همانگونه که تا به امروز به کمک شما و با نقل های سینه به سینه از کار ما استقبال شد، همچنان به همراهی شما نیازمندیم.
به همین روی از شما، به عنوان سرپرست گروه اجرایی نمایش "مائوزر" درخواست دارم که در آگاهی سازی نسبت به تمدید اجرای ما، همراه ما باشید چون ارزشمندترین سرمایه ما، مخاطبان فهیم ما بودند و هستند.
با تشکر.
پارسا گلدار
کارگردان نمایش مائوزر
چقدر عالی که تمدید کردید من نتونسته بودم بیام و منتظر تمدید بودم. بدرخشید همیشه.
۲۰ خرداد ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دریازدگی امیرسپهر تقی‌لو اجرایی از نمایشنامه عباس جمالی است که در عین حال که تا حد زیادی به متن اصلی وابستگی دارد، اما خود را از متن جدا کرده و تبدیل به احرایی مستقل از اجراهایی شده که پیش از این از همین متن به روی صحنه رفته اند. اینکه متن کوتاه شده و در نقاطی هم با تغییر مواجه شده نشان از تسلط کارگردان بر روی متن را میدهد.
صادقانه به نظرم امیرسپهر تقی‌لو، به عنوان کارگردان این اثر به خوبی عمل کرده و به سلیقه و فرم شخصی خود، متن را به اجرا رسانده. بازیگران تقریبا همه به بهترین نحو ممکن وظیفه خود را به انجام میرساندند و تا حد زیادی قابل قبول بودند. اما خوب، گاهی اوقات توسط یکی از بازیگران کار، تا حدی این یکدستی بازیگران از بین میرفت. طراحی صدا با اینکه درست بود، اما شاید نیاز بود با توجه به فیزیک نه چندان خوب سالن، بازنگری شده و کمی از حجم صدا کاسته شود. طراحی صحنه نیز کارآمد و موجز بود. شاید بهتر بود کمی از نظم بیشتری برخوردار باشد. در کل، بنظرم کار، کار شریفی است و باید آن را دید. در زمانه ای که کمتر کسی شهامت اجرا بردن را ندارد. اینگونه اجرای یکدست و به دور از اضافه کاری، کار هرکسی نیست.
کامنت های بقیه رو نگاه کردم و سعی کردم اون بخشی از دیدگاهم که بقیه نگفتن رو بیان کنم. شروع هیجان انگیزی داشت کار اما به مرور دچار شکست شد. یکی دو صحنش کاملا اضافی بود. (اینو توی نظرات گفتن البته خیلی ها. اما چون نکته مهمی بود از نظر خودم، ترجیح دادم باز تکرار کنم)
پرده ای که جلسه تشکیل دادن(آخرای کار)، میشه گفت اضافی ترین بخش کار بود جوری که لطمه زد به بقیه.
فکر می کنم خندوندن به "هر طریقی"، پیامد خوبی نداشته باشه.
بازی ها نسبتا یکدست بود. سوژه ی انتخابی برای کار هوشمندانه بود.
حالا من و بقیه که مرور کردم کامنتاشونو، نظرمونو گفتیم. اینکه گروه و کارگردانی لحاظ کنن نظرات بقیه رو و اصلا ببینن این قسمت رو، نمی دونم?
آیت بی غم، آزاده برزگر و حسام زرنوشه این را خواندند
بهروز این را دوست دارد
سلام.نظرتون، حتما برای من ، بعنوان کارگردان ارزشمنده?
۲۵ تیر ۱۴۰۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نقدی بر نمایش استیو جابز اثر مهران رنجبر.
شرافت در صحنه
و یا
وقتی درباره تئاتر شریف صحبت میکنیم از چه حرف میزنیم؟
امشب بعد از سالها، شاید قریب بر سه سال نمایشی را دیدم که بر عمق وجودم نشست و پس از سال ها توانستم بار دیگر تجسد واژه "تئاتر" به معنای واقعی کلمه را روی صحنه ببینم.
در اوضاع وانفسای امروز تئاتر ایران که با نمایش های لاکچری، میلیاردی،پر ستاره و پوچ صحنه های مهمترین سالن های تئاتری ایران را به حقارت میکشانند، نمایشی روی صحنه رفت که در نفس یک تئاتر است و نه چیز دیگر. نه قلدری و سرکشی کودکانه داشت و نه شوآف اسامی بی معنی و تو خالی و پر سر و صدا. در عوض دو هنرمند، دو انسان شریف و با دغدغه روی صحنه نمایش خوش درخشیدند و بعد از سال ها من با بغضی شیرین از سالن ... دیدن ادامه ›› خارج شدم.
کارگردانی و هنر مهران رنجبر با نمایش کافه فرانسه به من اثبات شد. نمایشی که تمامی ویژگی های مثبت این نمایش،یعنی استیو جابز، را دارا بود.
متن نمایشی به شدت دقیق و درست نوشته شده بود. یک درام کامل و حلزونی که نشان از درایت و احاطه نویسنده بر کار خود بود. متنی که با لیسا شروع و با لیسا به پایان رسید. ریتم منسجم و کم نقصی که در نمایش های امروزی تقریبا چیزی شبیه به کشف ققنوس در ارتفاعات کرج میباشد و برای این باید به مهران رنجبر دستمریزاد گفت. اما در عین حال متن بدون ایراد نبود و نکاتی همچون اینکه "استیو جابز" کمپانی"پیکسار" را همراه با "جان لستر" تاسیس کرد و بعد ها همکاری های بسیاری با کمپانی "والت دیزنی" داشت و در واقع استیو جابز سهامدار "پیکسار" بود و نه "دیزنی". اما به هر حال با اینکه با اثری شبه مستند روبروییم و باید به ریزترین نکات هم دقت فراوانی کرد متن به قدری درست نوشته شده بود که میتوان از این اشتباهات ریز چشم پوشی کرد.
یکی دیگر از نکات مثبت متن نمایش روند کاراکتر دویلپمنت و یا سیر تکاملی شخصیت استیو جابز بود که به بهترین نحو ممکن اتفاق افتاده بود و آگاهانه بجای استفاده تغییر پاساژهای ناگهانی از تکنیک "آرام پز کردن قورباغه" استفاده کرده بود و بیننده با اینکه در خود آگاه کمی در صحنه تولستوی متوجه شروع تغییرات شخصیت میشد تا صحنه گاو و سپس پس از مرگ استیو متوجه شدت تغییر در کاراکتر نمیشد.
کارگردانی میزانسنیک کار همچون کار کافه فرانسه با دقت،شسته رفته با پرهیز از اضافه کاری بود و تمامی حرکات با دلیل و منطق پیش میرفت. اما از طرفی نکاتی که یک کارگردان خارج از مباحث میزانسنی باید به آن ها دقت میکرد و پکیج کامل و بی نقصی را ارائه میداد که کتاسفانه در بعضی از این نکات کمی سهل انگاری شده بود. نکاتی مانند اینکه دلیل وجود دو نوازنده چه بود، این قابل درک است که برای شخصی همچون استیو جابرکه موسیقی از ارکان اصلی زندگی اش بود المانی از موسیقی در نمایش باشد اما استفاده از نوازنده ها –لااقل برای من- تا حدی اضافه بود. در کل موسیقی نمایش در خیلی از جاها بدلیل اینکه آهنگساز به هر حال ایرانی است و شرقی خصوصا در مواقع حضور زنده ویولن بیش از سطحی و شرقی بودند و گاهی تا سطح موسیقی پاپ نیز پایین می آمدند اما از طرفی هم موسیقی صحنه هایی مثل کلیسا، درست، بجا و به اندازه بود.طراحی لباس، با اینکه کاملا قابل درک و مفهوم بود که طرح های روی لباس برای چه هدفی چاپ شده اما حس غنا و اکسپرسیو یک لباس نمایشی را نداشت اما در عوض لباس فرزین محدث زیبا و درست بود و در عین شلوغی از نظمی نهفته بهره میبرد. نور پردازی امیدوار کننده بود. با اینکه گاهی اوقات شلخته بنظر میرسید و گاهی صورت بازیگر را درست پوشش نمیداد اما به هر نکته مثبت بزرگی دشت و آن هم این بود که "نور پردازی" بود و نه "نور افشانی". مثال بارز فهم نوری تفاوت نور صخنه باغ با " بیل گیتس" و نور صحنه باغ "تولستوی".یکی بنفش و بلاتکلیف و یکی سبز و بطور قریبی آرامش دهنده و گرم.
طراحی صحنه با اینکه خالی بود و به معنای عام کلمه "طراحی"نداشت اما همین لخت بودن یک انتخاب طراحی صحنه فوق العاده هوشمندانه بود.
استفاده از المان توپ تنیس دوست داشتنی بود.
در آخر بازیگری نمایش را بررسی کنیم. نمونه کمال یک انسان دراماتیک،یک حضور دراماتیک، یک شعور دراماتیک و یک بدن دراماتیک حضور در صحنه،فرزین محدث، یک نابغه تمام عیار که باید برایش سر تعظیم فرود آورد. بدن اکسپرسیو و سرشار از آگاهی! صدای کنترل شده و فوق العاده! یک بازیگر کامل و آگاه به تک تک حرکات در صحنه که ریزترین جزئیات را در تعویض پاساژ ها رعایت میکرد.
در مقابل مهران رنجبر با درک کاملی که از نقش داشت و فرم بازی خود برای ما استیو جابزی قابل باور ساخته بود. کما اینکه حال یا به دلیل عادت کردن به مدیوم دوربین و یا آکوستیک بد سالن در پاره ای از مواقع صدایش خوب شنیده نمیشد.
در کل برعکس باور عموم که هنر را یک فرآیند سراسر سانتیمانتال و رمانتیک میبینند،هنر مجموعه ای از فرمول هاست که با روند منطقی . مهندسی شده کنار هم قرار میگیرند و وقتی عناصر درست کنار هم قرار بگیرند،خارج از بحث سلیقه ، یک اثر هنری را خلق میکنند.
در آخر نمایش استیو جابز نمایشی به شدت انسانی بود. نمایش بی نقصی نبود و همین نکته همچون تمامی انسان ها که نقص هایشان از آنان یک انسان میسازد، انسانی بود. در کل برای اینکه من به بک نمایش مهر خوب بودن را بزنم به دو کفه ترازوی نقاط قوت و ضعف آن نگاه میکنم و پس از مدت ها،میتوانم بگویم نقاط قوت بر نقاط ضعف سنگینی میکند که بیش از همه مدیون متن نمایشی خوب و حضور فرزین محدث دوست داشتنی است.
ختم کلام اینکه، من،پارسا گلدار،تمام قد از این نمایش دفاع میکنم و با تمام وجود میگویم بروید "استیو جابز" را ببینید.
امیر، مهدی (آرش) رزمجو و افروز جعفرى نور این را خواندند
گلناز، علیرضا محبی و محمد لهاک این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دوستان کسى میدونه اسم اون آهنگى که برزو ارجمند میخونه چیه؟
manimoon این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
 

زمینه‌های فعالیت

تئاتر

تماس‌ها

parsa.goldar@gmail.com