در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | سید جواد روشن
S3 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 03:39:04
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
نمایش "گنجشک مفرغی" کاری از شهرام کرمی عزیز، اجرایی مینیمال از یک نمایشنامه شاعرانه است، که می تونه برای لحظاتی ما رو متوجه خودمون کنه و بهش فکر کنیم. فضایی بین رویا و واقعیت. جایی که هم عشق و زندگی هست هم مرگ. نمایشی با موسیقی، طراحی ها (صحنه ، نور و ...) بازی ها و البته نمایشنامه و کارگردانی خوب. در زمانی که شبه تئاتر ها زیاد شده و خیلی از کارها شبیه هم، خوبه که فرصتی هم برای دیدن نمایش هایی با فضا و فرم متفاوت فراهم کنیم.اگر به محتوای شاعرانه و تا حدودی فلسفی علاقه دارید و برای مزه مزه کردن این محتوا صبور هستید به نظرم راضی از سالن بیرون خواهید رفت و لذت می برید. حداقل برای من که چنین تجربه ای بود.
نظرات شما جناب آقای سید جواد روشن به عنوان یک نویسنده و کارگردان و منتقد تئاتر بسیار برای گروه نمایش ارزشمند است. از اینکه به دیدن نمایش آمده و نظرات خود را در این صفحع درج نمودید سپاسگزار هستیم.
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
وقتی به دیدن نمایشی می روم، سعی می کنم خودم را درون دنیای اثر رها کنم. بدون هیچ پیش داوری. هرچند شاید تعاریف و نقدهای دیگران درباره یک نمایش ناخودآگاه تصور و انتظاری در من ایجاد کند ولی سعی می کنم خودم را در اختیار نمایش بگذارم تا مرا همراه با خود به جهانش ببرد. سعی می کنم در لحظه مواجه فقط یک مخاطب باشم که می خواهد لحظاتی را لذت ببرد. و به مرور، نمایش گام به گام دنیایش را می سازد و قراردادهایش را با مخاطب شکل می دهد. سفر آغاز می شود و حاصل این سفر می تواند: خنده، خشم، گریه، لذت، بغض، هیجان، شور، درد، کسالت، اعجاب و غیره باشد. از طرف دیگر در تمام این سال ها آنقد تئاتر دیده ام که فرق بین اصل و فیک را تشخیص دهم. حتی در یک اجرای ضعیف هم می توان فهمید که نمایش با مخاطبش چقدر صادق است و حالا می خواهم از تجربه آخرین حضورم در سالن تئاتر برایتان بگویم. مجموعه تئاترشهر، تالار چهارسو، نمایش "احتمالات" کار دوست خوبم علی شمس.
نمایش "احتمالات" اصل است. اصیل است. درست است. آگاهانه است. حتی اگر بخش هایی از آن را نفهمی، باز هم حس می کنی که چیزی برای گفتن دارد. فرمی نیست که به زور محتوایی را در آن بریزند. ضرورت متن است که این فرم را شکل داده.ادبیات در این نمایش لفاظی نیست، فخر فروشی نیست، تظاهر نیست، همجواری مسالمت آمیز کلمات است برای سرودن شعری دراماتیک. صحنه تماشایی است و پر از تصویر که هر لحظه اش را می توانی در خاطره ات قاب بگیری. بازیگران ادا در نمی آورند،کسی روی صحنه نمی گوید مرا ببین. من قشنگ ترم، بهترم، بامزه ترم، بدن بهتری دارم، خوش صدا ترم و غیره. همه بازیگران در جای درست خود هستند. همان چیزی که باید باشند. با بدن، بیان، احساس و درک درست لحظه. قرار نیست به احتمالات بخندیم. باید دردت بگیرد. حتی اگر زمانه کرخ و بی حست کرده باشد، اشکال ندارد، چیزی در گوشه ای از مغزت آنقدر چمباتمه می زند تا فکری به حالش بکنی. گوشه ای از روحت آنقدر ذوق ذوق می کند تا مجبور شوی از خودت بپرسی "در من چه اتفاقی افتاده است؟". نمایش "احتمالات" احتمال هر سوالی را در ذهنت مهیا می کند و تا پاسخش را ندهی از شرش خلاص نمی شوی. واژه ها و تصاویر آنقدر جلوی چشمت رژه می روند تا بهم ربطشان دهی. برای تولد آنچه در ذهنت وول می خورد باید درد فارغ شدنش را تحمل کنی. غور کردن در تاریخ درد دارد. همنشینی با ... دیدن ادامه ›› کتاب درد دارد. اصلا فهمیدن درد دارد. "احتمالات" حظی دردناک است. مثل زمانی که نوک انگشتت را با کاغذ کتابی که دوستش داری می بری. به یاد ماندی، عمیق و کاری.
متاسفانه وضعیت بیمه اصلی (تامین اجتماعی ) و بیمه تکمیلی هنرمندان وضع مناسبی ندارد و بخشی از این موضوع هم به این مسئله بر می گردد که اصولا هنر در وزارت کار شغل محسوب نمی شود. برای همین متاسفانه یک هنرمند به لحاظ قانون کار و تامین اجتماعی وضعی نامناسب تر از یک کارمند و یا کارگر دارد. هیچ کارفرمایی وجود ندارد و تنها و در بهترین حالت بیمه حادثه در هنگام حضور در یک پروژه هنری موجود است. اگر خدای ناکرده یک هنرمند در هنگام بازی در یک نمایش و یا کار تصویری دچار حادثه شود و این حادثه او را خانه نشین کند وضعیت مناسبی نخواهد داشت و برای گرفتن حق از کار افتادگی دچار زحمت و مشکل خواهد بود. در این میان بیمه تکمیلی هنرمندان نیز وضع خوبی ندارد. اگر یک هنرمند دچار بیماری خاص و یا صعب العلاج شود چگونه باید از پس مخارج زندگی و درمان بر بیاید. آن هم در شرایطی که مسلما امکان کار کردن نیز برای او سخت خواهد بود. در حال حاضر هنرمندان عزیزی هستند که متاسفانه با بیماری سرطان و .... دست به گریبان هستند و هزینه های درمان وضعیت بهبودی و زندگی ان ها دچار مشکل کرده است. از طرف دیگر سونامی سرطان جوانان ما را نیز رها نمی کند. در همین سال جاری ماه گل مهر ، مجید بهرامی و بهرام ریحانی در جوانی و با بیماری سرطان از میان ما رفتند.
گردهمایی روز شنبه 23 اسفند اعلام حمایت از هنرمندان تئاتری است که درگیر بیماری هستند و باید به وضع آن ها توجه کرد. این حمایت هم حمایت معنوی است که با حضور ما اعلام می شود و هم حمایت مادی که یکی از روش های آن خرید بلیط برای حضور در این گردهمایی است.
پس هنرمند و هنر دوست عزیز در این مسیر و با آرزوی سلامتی برای همه بیماران در آغاز سال نو با شعار " با تئاتر به زندگی لبخند بزن" با ما همراه شو
 

زمینه‌های فعالیت

تئاتر

تماس‌ها

javad.roshan1979