۱- سه گانه ارباب حلقه ها فیلمهایی در ژانر فانتزی و حماسی هستند و هر ژانری قوانین خاص خود را دارد بنابراین با وجود این نوع داستان گویی در این فیلمها ما نمیتوانیم شاهد لحظات کمدی موقعیت در ان باشیم چرا که قواعد ژانری را برهم میزند، مد نیز یک اثر دارک فانتزی و سایکودرام میباشد که استفاده از کمدی در ان تمام جذابیت اثر را نابود میکند و تناقض صحنه های کمدی با صحنه ها و دیالوگ های درام و فلسفی تمام بار معنا را از نمایش میگیرد و همچنین در نهایت نمایش هیچ حسی برای مخاطب ایجاد نمیکند جز چند خنده نا به جا
خالق اثر با به کار بردن المان های کمدی در نمایش خود مانند مادری عمل کرده بود که وقتی میخواهد غذایی در دهان کودک خود بگذارد ابتدا ان را فوت میکند که غذا داغ نباشد تا اینگونه از خطر های بیرونی از کودک خود مراقبت کند اینجا نیز کارگردان دقیقا در مقابل تلخی ها و خفقان و تاریکی های نمایشش اینگونه از فرزند (مخاطب) خود حمایت و حفاظت میکند اما چیزی که کارگردان نمیداند این است که این فرزند دیگر بزرگ شده و نیازی به محافظت ندارد و میتواند به تنهایی از پس غم و اندوه این دنیا برآید
۲-بخش داستانی نیز فاجعه است بازیگر مرد نقش اصلی تا نیم ساعت اول اجرا هیچ دیالوگی ندارد و نقشش فرقی با کارتن هایی که پشت سرش هستند ندارد دیالوگ ها نیز هیچ فایده ای ندارند و داستان گویی نمیکنند و به هیچ وجه داستان را به جلو نمیکشانند و حتی تعلیق و یا انگیزه ای برای دیدن ادامه نمایش ایجاد نمیکنند، وجود صحنه تراپی دو کارتر نیز هیچ دلیل خاصی ندارد و در اخر نیز این صحنه ها ناتمام میمانند که هیچ بلکه مخاطب را وسوسه نمیکند که این صحنه ناتمام
... دیدن ادامه ››
را در ذهنش با خلاقیت خودش به پایان برساند
داستان اصلی نیز که در مورد اعدام فرد فراری است نیز به همین سرنوشت دچار میشود و ان نیز سرانجامی ندارد گویا در این نمایش هیچ چیزی مهم نیست و فقط لحظات کوتاه کمدی در ان اهمیت دارد
ریتم دیالوگ های اجرا بسیار تند و گیج کننده بود و اصلا فرصت فکر کردن و تحلیل و پردازش به مخاطب را نمیداد که همین باعث میشد د تمام طول نمایش هیچ حسی نداشته باشم
۳- بازیگران سجاد میر و پوریا علی محمدی در بهترین حالت خود هستند و به بهترین شکل ممکل حس سازی میکنند و شما را درون نمایش میکشانند اما از طرف دیگر بقیه بازیگران هیچ حسی به مخاطب نمیدهند و حتی بدتر از ان فضای کار را خراب میکنند به طوری که یکی از بازیگران حتی نمیتوانست خنده خود را کنترل کند و به درستی دیالوگ هایش را ادا کند در مورد بازیگر نقش اصلی زن نیز باید بگویم هیچ جوره به کار نمیخورد چرا که شخصیت اصلی زن در واقع یک قهرمان و ناجی است که این بازیگر از لحاظ فیزیکی و ظاهری و بیانی در قالب ان جای نمیگیرد