جان و جو ؛
راستش را بخواهید ، هنگامی که صحنه را دیدم بسیار برایم هیجان انگیز بود ، چه عجب بالاخره یک صحنه ی بسیار متفاوت! ( خدا بیامرزدت تاتلین عزیز )
میز و صندلی بسیار بلند و آهنی، که مخصوص طبقه ی بورژوازی بود و نمادی از سفتی و سختی طبقه ی سرمایه دار ، که پرولتاریا ها به مخیلاتشان هم نمیگنجید که به آن بالای بالا برسند و تنها خوشی آن ها آویزان شدن از پایین ترین نقطه ی طبقه ی بالا بود.( چقدر فاصله)
اما بین این دو طبقه ، طبقه ایی بود که جان و جو از آن آمده بودند و نه بالایِ بالا بودند و نه
... دیدن ادامه ››
پایینِ پایین،
که برای رسیدن به یک خوشیِ لحظه ایی هم باید خودشان را به دردسر و زحمت می انداختند.
بدن نرم و خنده های جان و جو ، کاملاً در مقابل سازه ی سخت و آهنی قرار میگرفت و بیان گر آن بود که چقدر در طول تاریخ طبقه ی پایین منعطف و با روح اند اما طبقه ی بالا خشک و بی روح که تنها خودشان را میبینند و جز زندگی خودشان جای دیگر را نمیبینند.( کی این همه بین آدم ها فاصله افتاد؟ )
در کل ، طراحی صحنه و بازیِ بازیگران مکمل هم بودند و نمایش را برای مخاطب شیرین و گاهی هم تلخ میکرد.
بازی ها وای بازی ها ، در آوردن تیپ و شخصیت کاراکتر های یک نمایش که رنگ و بوی و فرهنگ خارجی دارند بسیار کار دشواریست اما اما این دو بزرگوار به بهترین حالت هم لهجه و هم حرکات و هم بدن یک شخص خارجی را در آوردند و برایم جالب بود که من ، با دو شخص خارجی برخورد کردم که از قضا ، زبانشان را هم میدانم، نه اینکه دو ایرانی که دارند نقش شخصیت خارجی را بازی میکنند.
خلاصه ی مطلب، تئاتر ‘ جان و جو’ جزو باید هایی است که باید مخاطبان تئاتر ببینند،
چون یک پکیجِ کاملِ نمایشی است.