... هر چه به نسبت عشق و فاجعه بیشتر می اندیشم، حماقتی را که در ساده گرفتن یا انکار آن است عمیق تر درمی یابم. عشق به راستی معجزه است و شاید بزرگ ترین معجزه چراکه بیشتر و سختتر از هر چیز دیگری ما را عاجز می سازد و به آسانی راه هزار چاره گر را از چار سو می بندد و هر اندیشه و اراده ای را که در مسیر خود بیابد در هم می شکند. به عشق نمی توان فرمان داد و از آن نمی توان انتظار داشت که بر طبق آرزوهای ما آینده را بگشاید. عشق معجزه است حاکم است فرمانرواست و اگر به سخنش گوش داده نشود به فاجعه فرمان ظهور می دهد...