گاهی دعا می کنی و دلت خسته است
آنگاه سریعا خبرش به من می رسد
با یک نشانه خدا به من گفت همسرت
پشت سایه ی خنده به گریه افتاده است
این لحظه که خبر ز غمت دست من رسید
اشکم سرازیر شد و یک آن دلم شکست
از دوست خواستم کمک کند ، چرا که من
دستم بلند نیست ، به دردش نمی رسد
ای بارگاه تو تمام هستی جهان
نزدیکی و نزدیک تر ، برو پیش یار
او در نماز دست تو را خواسته ، ولی
با اینکه دست توست ، باز هست بی قرار