این دو شب برکت نور پنهان شد
دست آسمان از زمین کوتاه شد
دو نفر از بهترین های خدا
بالشان بر سوی آسمان باز شد
در دو روز از دی ماه امسال
مهره های تقویم چه شوم شد
دست شیطان افتاد بر تقدیر
زهر ابلیس بر آن جاری شد
جام همسر می شود باشد زهر؟
می توان از این ستم فریاد کرد؟
شهر امشب بوی آتش می دهد
هر محله دسته ای راه می رود
این
... دیدن ادامه ››
مصیبت را که بر سر آمده
می کند محکوم و فریاد می زند
هر غافله قطره قطره جمع شد
گویی امشب نهضتی بر پا شد
گریه گریه دست بر سر اشک اشک
سرزمین خیس از شراب اشک شد
مجتبی جان درک درکت می کنیم
از نبودت ما شکایت می کنیم
تا که هستیم اسلام هم زنده است
راه تو نیز اتصال بر مهدی است
ما قصاص را منتظر می مانیم
قاتلت را به خدا میسپاریم
زهری که معاویه ساخت را
صد بدتر بر تنش می کاریم
مجتبی جان درک درکت می کنیم
از نبودت ما شکایت می کنیم