گفتگوی مایک دری اسمیت با میونگ هو لی
میونگ هو لی عکاس کرهای، دکترای عکاسیاش را از دانشگاه جونگ آنگ کره جنوبی در سال ۲۰۰۸ دریافت کرده است. مجموعه "درخت" او در نوامبر ۲۰۰۸ در گالری Zandari کره جنوبی و همچنین سال ۲۰۰۹ در گالری Yossi Milo نیویورک آمریکا به نمایش گذاشته شده است. علاوه بر هنرش او در دانشگاه درباره عکاسی هم سخنرانی میکند.
عکسهای میونگ هو لی از فرآیند پیچیدهای استفاده میکنند تا تصویری ساده را خلق کنند: درختانی جدا شده از اطراف خود که به جهانی ماورایی اشاره دارند. در این مجموعه (درخت)، «عکاسی ـ کنش» بیشتر از یک ثبت است. زمینهی سفید که بصورت چارچوبی پشت هر درخت قرار گرفته است، شیء را به موضوع تبدیل میکند و آن را از پیراموناش
... دیدن ادامه ››
جدا میکند.
_ در آغاز چه چیزی شما را به عکاسی علاقمند کرد؟
عکاسی رسانهٔ هنری جذابی است. برخلاف فرمهای هنری دیگر که فقط اندیشه و احساس هنرمند را بیان میکنند، عکاسی گفتمانی را ایجاد میکند که در آن هنرمند و مخاطب میتوانند افکار و احساساتشان را با هم تقسیم کنند. چنین رویکردی، من را شیفتهی عکاسی، به عنوان مناسبترین رسانهٔ هنری کرد. تا حالا بیشتر در کره جنوبی کار کردهام، اما در آینده میخواهم که فعالیتام را در سراسر جهان گسترش بدهم در این صورت شاید موضوعات بهتری را پیدا کنم. همانطور که میتوانید ببینید، در این مجموعه درختان گونههای مختلفی دارند. چنین تنوعی، انبوهی از مردم یا گوناگونی مخلوقات را در یک مفهوم استعاری نشان میدهد. بنابراین مایلم که درختان کشورهای دیگر را در کارم نشان دهم.
_ چه چیز درختان را دوست دارید؟
درختان موجودات شگفتانگیزی هستند آنها مردم را قادر میسازند که فیلسوفانه فکر کنند و از نظر زیباشناسی لذت ببرند. اما بیشتر اوقات ما ارزش چیزهای عادی روزمرهِ اطرافمان را درک نمیکنیم. شیوهی نگریستن تازه به درختان یا بازگرداندن ارزش درختان است که همهی موجودات را در کارم، تحت تاثیر قرار میدهد و منقلب میکند.
_ مناظر اطراف درختان ساده هستند، آیا عمدی است؟ چگونه این تنظیمات را انتخاب میکنید؟
قصد داشتم کارم را به بهترین شکل انجام دهم به این معنا که میخواستم به جای زبانی تصنعی و پیچیده فقط از عناصر ضروری استفاده کنم. معتقدم که یک هنرمند نباید منظورش را با چیزهای اضافی به مخاطب تحمیل کند. به عبارت دیگر او باید تا جایی که ابهامی بوجود نیاید، چیزهای غیرضروری را حذف کند.
_ در پسزمینه برخی از عکسها بالنها و فانوسهایی دیده میشوند، چرا آنجا هستند؟
در این تصاویر سعی کردم یک درخت را از اطرافش جدا کنم. پسزمینه در این جا جهان است و درخت موجودات جهان را نشان میدهد. بالنهای اضافه شده تلویحاً بر جهانی دیگر دلالت دارند. آنها به اندازهی نقاطی ریز و نامشخص هستند اما سرشار از داستان های جادویی هستند که ممکن است در ورای این جهان وجود داشته باشند.
_ چرا عنوان مجموعه را «عکاسی ـ کنش» گذاشتهاید؟
ماهیت این شیوهٔ عکاسی نشان دادن مکانهای منتخبام به مخاطبانام و برانگیختن آنها است. میخواستم گفتمان عکاسیام را به شکل هنر اجرا نشان بدهم.
_ آیا در حال بررسی محدودیتهای عکاسی هستید؟
میتوانم بگویم بله. در آینده روایتهای گوناگونی از عکاسی را با چندین پروژه گسترش خواهم داد. پروژههای «عکاسی ـ کنش» میتوانند به چند مرحله تقسیم شوند. فعلاً روی موضوعات جدا از محیطشان کار میکنم. اما برای مجموعههای بعدی در حال طراحی پسزمینههایی هستم که با موضوعات جلوی بوم (پردهی سفید) مرتبط هستند. در پروژه بعدی روی موضوعات و محیطهایی فراتر از بوم تمرکز خواهم کرد. بنابراین این پروژه گفتمانهای مختلفی را در هنر عکاسی بوجود میآورد.
_ زمینههای سفید در عکسهایت تقریباً مانند بیلبوردهایی برای طبیعت به نظر میآیند، چرا از آنها استفاده کردید؟
به جای نقاشی روی بوم، یک بوم پشت اشیاء میگذارم. این یک روش «عکاسی ـ کنش» است. رسانههای هنری دیگر، احساس و اندیشه هنرمندان را به شیوهای کاملتر در بر میگیرند در حالی که من راهی را انتخاب کردم تا واقعیت یک شیء را همان گونه که هست نشان بدهم. این یکی از دقیقترین روشهای بیان ماهیت عکاسی به مثابه ی یک اثر هنری است.
_ این مجموعه من را به یاد هنر اینستالیشن محیطی میاندازد، آیا کار تو قصد دارد تعدادی از رشتههای هنری را با هم ترکیب کند؟
بله. این یک پروژه «عکاسی ـ کنش» است اما شماری از گفتمانهای تاریخ عکاسی و هنر را هم، شامل میشود. بازآفرینی در ذات هنر است بدین معنی که هنر غذای فکری برای ذهن هنرمند را تامین میکند که به شکل اثر هنری نمایان میشود و باید به تماشاگران نشان داده شود. این وظیفه هنرمند است و در آخر تفسیر با مخاطب است. به کمک این پروژه سعی میکنم که ماهیت عکاسی را با هنر بازنمودی تشبیه یا مقایسه کنم.