من کلا اینجا پست میزارم از طرف دوستام میزارم بنابراین نقد من نیست نقد دوستانم هستش
خوب یکی دیگه از بچه ها رفته بود و این طور میگفت :
من فکر کردم جایی که میرم و نمایشی که میبینم یک نمایش فوق العاده عالی و بسیار زیبا هستش اما متاسفانه با نقش اول همه چیز خراب شده در واقع کل کار گروه خراب شده . صدای مهرانفر اون قدر ضعیفه که تو باید به جای دو گوش چهار تا گوش داشته باشی تا چیزی از دستت در نره و من مانده ام که چرا محمد یعقوبی این نقش را برای مهرانفر انتخاب کرد . هر چند در بعضی از جاها صدا تقریبا واضح بود اما تپق های مهرانفر باز هم روی اعصاب بود . موسیقی خوب بود اما دلهره آور نبود . دیالوگ ها خوب بود و همه به جا بود اما صداتی رسای پیام دهکردی و صدای پایین مهرانفر در واقع یک ضد حال بود . درست در جایی که میخواستی حس بگیری و بفهمی چرا نویسنده قاتل است و باید صدا بلند می بود صدا ناگهانی کم میشد و این بزرگترین ضعف بود . چیزی که من دیدم تئاتر محشری نبود اما خوب بود . جای حرف داشت و حرفی برای گفتن اما بزرگترین ضعفش صدا و بیخیالی مهرانفر و فرو نرفتنش در نقش بود درست مثل کرم رایانه ای که هی مدام کامپیتر را ریستارت میکند روی اعصاب بود . جایی میخواستم بلنگو را ببرم کنار دهنش تا همه بفهمند ایراد از بلند گو نیست از صدای خیلی ریلکس مهرانفر است . هر چند نوید محمد زاده و علی سرابی بد نبودند اما چراغ قرمزی را که مهرانفر با آن چشمک میزد کل کار گروه را تحت تاثیر قرار داده و این دقیقا روی اعصاب بود . هر چند وقتی از روی صندلی بند شدم از این که به دیدن تئاتر آمده بودم پشیمان نبودم اما به دنبال این بودم که چرا یک جای کار میلنگد و چرا محمد یعقوبی با این همه دقت و نمایشنامه به این خوبی دنبال کسی رفته که نه تنها صدای قاتل را ندارد بلکه آدم حس میکند آدم آمده دارد دورخوانی تئاتر میبیند .
این نقدش بود حالا ببینم نظرتون چیه