کوتاه درباره مثل ساحل آرام / محمد خالقی
نمایش مثل ساحل آرام، اجرایی مینیمال با محور فقدان و سوگ، مناسبات مادر و دختری را نشان می دهد که در برابر غرق شدن مرد خانواده، واکنشهایشان مورد طرح قرار گرفته.
نمایش روایتی خطی ندارد و در میان ذهن، خاطره و واقعیت کاراکترها در نوسان و رفت و برگشت هست. بازی دو بازیگر مادر و دختر، با بروز احساسات اندوه و اشک، تلاش دارد وضعیت مورد نظر را فضاسازی کند. کاراکتر دیگری که نفش دوران کودکی را ایفا می کند بدون دیالوگ و با میمیک صورت خود، بخوبی منتقل کننده عواطف است. طراحی صحنه با پس زمینه پخش ویدیویی از ساحل دریا و لباسهایی بادگیر شبیه ماهیگیران است و ماهی بی جانی که در مرکز آویزان شده، موقعیت مکانی را تداعی می کند.
روایت اما به دلیل غیرخطی بودن ابهاماتی را همراه دارد و هر چند قرار است به انتظار و فقدان و انکار بپردازد اما نیازمند زیرساخت کافی کاراکترهاست. ما می دانیم که پدر/شوهر غواصی بوده که غرق شده اما نشانی از چرایی آن نداریم که یکی از عناصر مهم پیرنگ متنیست . تمرکز متن بر روابط و مناسبات مادر و دختر جوانش قرار گرفته که آنهم تا حدود زیادی، تقلیل یافته و نیازمند پرداخت کاملتریست. با این حال بازی ها و تلاش برای ارائه یک اجرای بی ادعا، باعث می شود که این نمایش قابل احترام و ارزش باشد.