تراژدی جنون
این یک نقد نیست و یک نوشتار است
نمایش «417» به نویسندگی مشترک سالار مقیمی و سهیل آبروش، کارگردانی سالار مقیمی، داستان مردی را روایت میکند که در پی تغییر دنیا در تاریخ ۱۴۰۴/۰۴/۰۴ است. این اثر با طراحی سورئال و فضاسازی خاص، به لایههای ذهنی شخصیت پرداخته و تلاش دارد تا از زوایای مختلف به یک ایده عمیق بپردازد.
شخصیت مرد، نماد فردی است که در جستجوی تغییر و تحول در دنیای خود است. او در شرایطی قرار میگیرد که با تکرار وقایع و مواجهه با موانع مختلف، در دنیای ذهنی و رویاهای خود غرق میشود. این تکرار میتواند به نوعی نماد چرخههای بیپایان زندگی و تلاشهای بینتیجه باشد.
طراحی صحنه و نور: طراحی صحنه و نورپردازی به خوبی فضای سورئالی را ایجاد کرده و به روند نمایش کمک میکند. با این حال، با تغییرات کوچک به جذابیت بیشتری دست یابد. چرا که طراحی صحنه با بدن بازیگران شکل گرفته
... دیدن ادامه ››
و خلاقانه است
در دور اجرا ها تلاش شده تا تغییر بخشی از بازیگران کیفیت اجرا افزایش یابد و این مهم تاحد زیادی اتفاق افتاده است
- موسیقی و طراحی صدا: انتخاب موزیک و طراحی صدا به خوبی با فضای نمایش همخوانی دارد و به ایجاد جو مناسب کمک میکند.
- فضاسازی سورئال: طراحی فضایی که به لایههای ذهنی شخصیت پرداخته، از نقاط قوت نمایش است.
مقیقی تلاش کرده تا با ایجاد وضعیت های نامتعادل، میزانس هایی خلاقانه ای را شکل دهد که در آن موفق بود.فرار blocking کلیشه ای مهم ترین نکته کار این کارگردان است
نمایش «۴۱۷» با ایدههای جذاب و طراحی خاص خود، توانسته است به بررسی عمیقتری از شخصیت انسان و چالشهای او بپردازد. اما در هر دو دور اجرا انتخاب سالن به ساختار اجرا ضربه زده است. صدا ها پژوراک خسته کننده ای در سالن دارند که بسیار آزار دهنده است.
با احترام
مسعود طیبی
کارگردان و مدرس دانشگاه