موسیقی یک ناموس اخلاقی است که روح به جهانیان، و بال به تفکر و جهش به تصور، و ربایش به غم و شادی و حیات به همه چیز میبخشد. "افلاطون"
نحوه پیدایش موسیقی:
قدمت هنر موسیقی به اوایل خلقت انسان برمیگردد چرا که در نقوشی که بر دیواره غارها دیده میشود پرندگانی در حال نغمهسرایی به چشم میخورد. بدین ترتیب است که انسان در ابتدا اصوات خوش را از طریق پرندگان و حیوانات خوشالحان میشنیده و سعی در تکرار و تقلید آن مینموده است و این پایه ای است بر پیدایش موسیقی آوازی...
موسیقی در آغاز همان سخن گفتن بود که در آن هر صدائی کشش خاصی مییافت – زیر و بم شدن ناپایدار اصوات بعدها اندک اندک به وضع ثابتی گرائید.
... دیدن ادامه ››
بعدها پرسش دیگری پیش آمد که پرندگان چرا نغمه پردازی میکنند ؟ برای دلربائی نغمه سرائی مرغان را جزء به مغازله که به خاطر تکثیر نسل انجام میگیرد به چیز دیگر تعبیر نمیتوان کرد – انسانها هم فقط به خاطر نیایش خدایان سرود نمیخواندند بلکه عشق و علاقهای هم که به یکدیگر و جنس مخالف داشتند آنان را به اینکار تحریص و تشویق میکرد . و اما جلب مهر و محبت جنس مخالف ترانه سر دادن تنها منحصر به انسانهای اعصار اولیه نیست ترانههای ملی قرون وسطی نیز همچون ترانهها و سرودهای ملی و محلی کنونی همه و همه آوازهای عشقی هستند .
مردمی که این ترانهها را ساختهاند به کمک الفاظی که به ندرت تعقید و پرده پوشی در آن دیده میشود کوشیدهاند که یار را با خود بر سر مهر آورند .
طبیعی ترین وسیله آواز، سینه و حلقوم طبیعی انسانی و ساده ترین وسیله ایجاد وزن، دستهای آدمی است. انسان با برهم زدن دستها وزن را نگاه داشته و نغمهها و آهنگها را همراهی میکردهاست. بعد ها بشر با استفاده از ابزار محیط پیرامون خود و الهام از صداهایی که طبیعت با خود همراه داشت با استفاده از شاخ حیوانات و روئیدنیهایی که در دسترس داشت، سازهای بادی مانند بوق و نی اختراع کرد و با کمک حس شنوایی سوراخهایی با توجه به معتقدات نجومی و اعداد مقدس در آنها تعبیه نمود که اکنون به صورتهای گوناگون تکامل یافتهاست. همچنین انواع طبلها و سازهای ضربی را اختراع کرد و درتکامل آنها کوشید. در کاوشهای باستان شناسی، سازهای بادی و زهی مانند چنگ و نی را یافتهاند که تاریخ آنها به چندین هزارسال قبل از میلاد میرسد. همچنین این تکاپو در تکامل موسیقی ادامه دارد...