در تاریکی و روشنی: تأملی بر اپیزود ۲۵ صادکست
محمدرضا صادقی در اپیزود بیست و پنجم صادکست، ما را به سفری خیالانگیز میبرد. سفری به قلمرو سایهها و نورها، به دنیای تکرنگ عکاسی سیاه و سفید. او نه یک معلم خشک و جدی، بلکه همراهی صمیمی است که با کلامی شیوا، ما را از سطح تکنیکها عبور داده و به عمق فلسفه و زیباییشناسی این هنر دعوت میکند. صادکست ۲۵، بیش از آنکه یک آموزش فنی باشد، یک مراقبه هنری است، مراقبهای که دیدگان ما را به گونهای دیگر به جهان میگشاید.
صادقی در این اپیزود، رویکردی متفاوت را پیش میگیرد. او از کلیشههای رایج در مورد عکاسی سیاه و سفید فاصله میگیرد و به جای تکرار مکررات، دریچهای نو به سوی این هنر میگشاید. او عکاسی سیاه و سفید را نه یک محدودیت، بلکه یک فرصت میبیند. فرصتی برای کشف زیباییهایی که در هیاهوی رنگها غالباً از دیدگان ما پنهان میمانند. او میگوید وقتی رنگها از تصویر حذف میشوند، گویی پردهای از مقابل دیدگانمان کنار میرود و ما به لایههای عمیقتری از واقعیت دست پیدا
... دیدن ادامه ››
میکنیم.
در این سفر تکرنگ، عکاسی سیاه و سفید نه یک تکنیک سرد و بیروح، بلکه ماجراجویی به درون دنیای فرمها، بافتها، سایهها، نورها و احساسات است. این رویکرد شاعرانه، ما را به یاد میآورد که هنر، فراتر از تکنیک و مهارت، تجلی احساسات و عواطف است. حذف رنگها در عکاسی سیاه و سفید، مانند برداشتن نقابی از چهره جهان است. نقابی که اغلب حواس ما را پرت میکند و مانع از دیدن حقیقت پنهان در پسِ ظواهر میشود.
صادقی ما را دعوت میکند تا به «رقص نور بر سطوح» بنگریم. او میخواهد که ما چگونگی شکلگیری سایهها، حجمها و خطوط را در تصاویر سیاه و سفید کشف کنیم. در این رویکرد، نور دیگر صرفاً وسیلهای برای روشن کردن صحنه نیست، بلکه خود به یک عنصر هنری تبدیل میشود. عنصری که میتواند احساسات را برانگیزد و داستانها را روایت کند. عکاسی سیاه و سفید از دیدگاه صادقی، نوعی بازسازی جهان است. ما با حذف رنگها، در واقع جهان را از دیدگاه خود تفسیر کرده و از نو میآفرینیم.
به باور صادقی، عکاسی سیاه و سفید صرفاً یک افکت یا فیلتر ساده نیست، بلکه زبانی است برای بیان مفاهیم پیچیده. او این سبک را نه یک تکنیک عکاسی، بلکه روشی خاص برای دیدن جهان میداند. زبانی که میتواند «روح یک لحظه» یا «اسانس زمان» را به تصویر بکشد.
صادقی در این پادکست، رویکردی آموزشی را نیز دنبال میکند. او به شنوندگان خود پیشنهاد میکند که به جای ویرایش عکس با مد سیاه و سفید، دوربین خود را بر روی این حالت تنظیم کنند. این روش، چشم و ذهن ما را برای دیدن جهان به گونهای دیگر تمرین میدهد.
محمدرضا صادقی با قاطعیت باورهای غلط رایج در مورد عکاسی سیاه و سفید را به چالش میکشد. او این ایده را که این سبک تنها برای عکاسان قدیمی و هنرمندان خاص است، رد میکند و تأکید میکند که این سبک میتواند برای همه عکاسان، از جمله عکاسان امروزی و حتی کسانی که با گوشیهای تلفن همراه عکس میگیرند، الهامبخش باشد. او همچنین تفاوت عکاسی سیاه و سفید و سپیا را به خوبی توضیح میدهد. او میگوید حس نوستالژی عکاسی سیاه و سفید، عمیق و اصیل است و با نوستالژیهای سطحی سپیا متفاوت است.
صادقی با اشاره به این که عکاسی سیاه و سفید دست عکاس را برای پردازش تصویر باز میگذارد، به یکی دیگر از مزیتهای این سبک اشاره میکند. در این نوع عکاسی، عکاس میتواند بدون نگرانی از غیر واقعی شدن تصویر، تغییرات دلخواه را در پردازش و روتوش آن اعمال کند. او همچنین بر نقش نور به عنوان شخصیت اصلی در عکاسی سیاه و سفید تأکید میکند. نور در این سبک، بازیگر اصلی صحنه است. رقص نور، بازی سایهها و فرمها در این نوع عکاسی به زیبایی به نمایش درمیآید.
صادقی به اهمیت چیدمان و کادربندی در عکاسی سیاه و سفید اشاره میکند. او معتقد است که این سبک عکاسی، ما را مجبور میکند تا به رابطه بین سوژهها و اشیا در کادر توجه بیشتری نشان دهیم. او همچنین پیشنهاد استفاده از فیلترهای رنگی در عکاسی سیاه و سفید را مطرح میکند. این پیشنهاد هوشمندانه، به عکاس کمک میکند تا طیفهای نوری مختلف را به شکل دلخواه مدیریت کند. علاوه بر این، او به امکان استفاده از نورهای سخت و خشن در عکاسی سیاه و سفید اشاره میکند. این نورها میتوانند در این سبک، نتایج بسیار خوبی را به همراه داشته باشند.
در پایان، محمدرضا صادقی به این نتیجه میرسد که عکاسی سیاه و سفید فراتر از یک ابزار، یک زبان برای بیان احساسات است. او از عکاسان میخواهد تا با رها کردن عنصر خلاقیت خود، با این زبان سخن بگویند و داستانهای خود را به تصویر بکشند.
صادکست ۲۵، سفری بود به قلب عکاسی. سفری که نگاه ما را به جهان اطرافمان تغییر داد. صادقی با کلام شیوا و دیدگاههای عمیق خود، ما را به دنیایی نو دعوت کرد. دنیایی که در آن، سکوت رنگها، خود آوازی رسا برای بیان احساسات است.
https://www.aparat.com/v/iod7qhh