ایـــن روزهـــا هــــوا خیلـــی غبـــار آلــــود اســـت؛
گـــرگ را از ســـگ نمــی تـــوان تشخیـــص داد !
هنگـــامـــی گـــرگ را می شنـــاسیـــم؛
کـــه دریـــده شـــده ایــــم..
آینده با همه سیاهی اش
برای من،ستاره ها و شب چراغ های امید،بسیار دارد.
با تو من
می توانم شب چراغها و ستاره ها را از میان برق چشمان گرگهای هار تشخیص دهم.