اونهایی که ریشه دارند، بلخره همو پیدا میکنند.( نمیدونم چرا این جمله منو برد به دوران کودکیم و فیلم مریم و میتیل: اونایی که منو دوست دارن و منم اونا رو دوست دارم بلخره یه روزی منو پیدا میکنند.)
اینکه کجا باشی ربطی به جسمت نداره، درخت باشی یا نه، بعضی مرزاس که فقط از طریق ذهنت میتونی رد بشی و رها شدن واقعی رو حس کنی. سرزمینهای واقعی درون خودته.
به عنوان کسی که بارها مرگ و زنده شدن رو تجربه کردم، فهمیدم که دوباره سبز میشم. شیاد یه جای دیگه یی. هیچ مرگی ابدی نیست.
هیچ چیز به جز یک متن درجه یک از یک انسان آگاه که رسالتش رو خوب میدونه، یک تیم حرفه ای و درجه یک با کارگردانی، بازیها و هنرنمایی درخشان،
... دیدن ادامه ››
نمیتونه تو رو روی صندلی میخکوب کنه. انگار بخشی از بازی هستی، شنونده یی، گوینده یی، بازی هستی، دکوری، نقاشی هستی، زنی، مردی، پدری، کودکی، عروسکی، چمدونی، درددلی، ابرقهرمانی، " حتمن" هستی، ضمیر ناخودآگاهی، احساسی، دلتنگی هستی، سرخپوستی، آگاهی هستی، عشقی و ....
بعد از " کسی برای یک گوریل غمگین کاری نمی کند" انتظاری جز ساکوری کاغذی نداشتم. آقای مجید شکری به خوبی میدونه در این عصر پر از هوش مصنوعی و احساسات انسان ، چی بنویسه و چطوری منتقل کنه که مستقیم به دل بشینه.
تبریک میگم که بسیار درجه یک و درخشان بودید. خدا قوت.