ممنون از اینکه نظرتون رو با ما به اشتراک گذاشتید و خیلی کامل و جامع از تجربه و نظرتون برای ما نوشتید. صحبت شما بسیار قابل تامل هست. کاملا حق با شما که نه فقط این مسئله که تمامی مسائل یک جنبه ندارن و با نمایش یک لحظه نمیشه حکم کلی صادر کرد که مثلا بگیم والدینی که این رفتارا رو داشتن دیو صفت بودند. مثلا درمورد همین مثالی که زدید بخوام صحبت کنم، حتی توی متن هم مشخص میشه که تاکید نه بر محدودیت‌هایی مثل شب دیر برگشتن، که بر اعمال قوانینی از طرف والد هست. قوانین سفت و سختی که تاکید بر اون‌ها راه رو برای گفتگو با فرزند هم کاملا می‌بنده. درواقع با حرکت به آینده و صحبت از بیست سالگی، میشد واضحا دید که مسئله نه صرفا محافظت از خطرات (که کار بسیار عاقلانه و درستی هم هست) که اعمال اقتدار پدر از طریق وضع قوانین سفت و سخت و بستن راه تعامله. به هر جهت مقصودم این نیست که نکته‌ای که شما اشاره کردید رو رد کنم. من هم به عنوان یکی از عوامل اجرا با بخش‌هایی از نکاتی که فرمودید مواافقم. اما فکر میکنم آش به اون شوری که شما میفرمایید نیست. توی همین نظرات کاربران و تماشاگران نمایش چند نفری بودن که نوشتن دوست داشتن با خانواده ببینن اجرا رو یا توصیه کردن که با خانواده برای دیدن اجرا برید.

خسته نباشید و خدا قوت عرض میکنم خدمتتون امیدوارم در کار اجرا موفق باشید بسیار از وقت و پاسخگویی شما سپاسگذارم و بسیار روشن و کمک کننده بود اما من همچنان با تفکر پشت این کار مخالف و در چالشم به عنوان مثال در روشن ترین قسمت نمایش در نشان دادن نقش تخریبی والدین بر فرزندان تنها قسمتی که والدین با فرزند دچار تناقض و درگیری شدید و اصطکاک نمیشن قسمتی هست که فرزند می‌پسندد که کار کند مستقل شود و... در همان قسمت هم وقتی دیالوگ بین پدر و فرزند برقرار است با هر دیالوگ پدر ساعت به عقب بر میگردد و پس رفت میکند.
مسعله من حقیقتا این نیست که موضوع این نمایش به کلی غلط است ما برای انتقال پیام این نمایش والدین تباه تری مثل والد معتاد یا والد کارمند و کارگر بدون حضور در خانه توجه به فرزند و... داریم که احتمالا در جامعه ای که مولف در آن زندگی میکند با آن مواجه نشده.
بلکه حقیقت امر از دیدگاه من و در قشر متوسطی که من در آن زیست میکنم این است که تقریبا تمامی آرزوهای فرزندان از جمله ماشین آمریکایی، ... دیدن ادامه ›› ساز سینما و... خواسته هایی هستند که در برابر دغدغه نان و تامین معاش بی اهمیت هستند
و اگر چه ممکن است آش حرف های من کمی تند باشد ولی مادری که با ازدواج بی نقص و تشکیل خانواده فرزند موفقیت مهاجرت فرزند خود به این حد سنگ اندازی و مخالفت میکند اگر شور نباشد در نظر من کم نظیر است یا یک مادر دیو سیرت البته احتمال نوشتن متن مقرضانه یک نویسنده مرفه بی درد با دغدغه عجبیب غریب را هم میتوان مد نظر داشت