در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | کیارش درباره نمایش وَرَق‌الخیال: یک نمایش فوق العاده و هماهنگ میزانسن ها و دینامیک صحنه نقش خوبی در
S2 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 05:00:24
یک نمایش فوق العاده و هماهنگ

میزانسن ها و دینامیک صحنه نقش خوبی در القای حس ایفا می کند. طراحی حرکات و صحنه معنادار است و با بازی بدن بازیگران ترکیب شده و صحنه های فوق العاده جذابی را ایجاد کرده است. بازی بازیگران علیرغم نقش های سختی که دارند قابل قبول است. دیالوگ هایی سخت را بسیار روان ادا می کنند. لحن بازیگری که زبان بسته است کم کم قابل فهم می شود و می توان با آن ارتباط گرفت. بازیگران تسلط بسیار خوبی به هنجره خود دارند و صدای خود را به خوبی بین شخصیت های مختلف تغییر می دهند. از تمامی عناصر، نمایشنامه بیشتر خود را نشان می دهد. یک ایده ی جالب و تفسیرپذیر و قابل بحث و گفتگو دارد.

یک تفسیر همان داستانی است که روایت می شود. سه زندانبان که آرزوی زندانی دارند و یک نفر از راه می رسد که از قضا منجم باشی دربار است. منجم باشی آنها را با ورق الخیال یا بنگ به عالمی می برد که در آن زندانبانان تبدیل به شاه سلطان حسین صفوی و وزرایش می شوند. همینجا گریز به نماد زده شده است. توهمات زندانبانان هرکدام میتواند به یک نمادی تفسیر شود و نمایشنامه به صورت نمادین ... دیدن ادامه ›› تفسیر شود.

یک تفسیر می تواند این باشد که زندانبان اصلی (بوالعجب) یک حاکم امروزی است که شرایط کشورش را به مانند دوره شاه سلطان حسین کرده و اسیر خرافات شده است. این حاکم شخصی است که همه را از خودش رانده و احتمالا به مانند پادشاه سیاره ی شازده کوچولو دیگر مردمی ندارد که به آنها حکومت کند. این حاکم شکنجه گر شب و روز از خدا می خواهد که برایش یک زندانی بیاید. زندانی ای که میاید این حاکم را به دوره صفویان می برد و به او نشان می دهد که عاقبت حکومت به سبک شاه سلطان حسین چیست؟ به او چیزهایی را از حکومت صفویان نشان می دهد که برای حاکم امروز درس عبرت شود.

تفسیر دیگر می تواند این باشد که بوالعجب همان شاه سلطان حسین است که در زندان محمود افغان افتاده است. از تمام جلال حکومتش تنها خوی وحشی گری و شکنجه گری برایش مانده ولی کسی هم نیست که او را شکنجه کند. سلطان و وزرایش در زندان هستند و هر سه دچار خیالات اند تا اینکه منجم باشی را هم به زندان می اندازند. منجم با ورق الخیال سلطان حسین را به روزگار خوش سلطنتش می برد و به او نشان می دهد که چه کارهایی کرده که امروز به چاه محمود افغان افتاده؟

در چنین روایت هایی که پای یک عنصر وهم آور در میان است مرز واقعیت و خیال از بین می رود. ممکن است دنیایی که بعد از مصرف ورق الخیال می بینیم دنیای واقعی باشد، ممکن هم هست توهم باشد. حتی حکایت های منجم باشی میتواند راست باشد یا دروغ. بنابراین باز هم بیشتر پای تفسیر به میان می آید و اثر تفسیر پذیرتر می شود.