.
یک عشق ناگهانی، یک اثر بزرگ، یک تصمیم قطعی، فکری که تغییر صورت میدهد، همهی اینها برخی اوقات اضطرابی یکسان در انسان به وجود میآورند؛ اضطرابی که با جاذبهای تحملناپذیر مضاعف میشود. تشویشِ لذتبخشِ بودن، نزدیکیِ خلسهآور خطری که نامش را نمیدانیم. آیا زندگیکردن دویدن به سوی نابودیِ خود است؟ پس دوباره بدون توقف بدویم به سمتِ نابودیمان.
از کتابِ تابستان
نوشتههای پراکنده از آلبر کامو
ترجمه: بنفشه فریس آبادی
انتشارات ققنوس