در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | محمد کارآمد درباره نمایش تاری: مگس شدن یا دیگر مگس انگاری ! مسئله این است زئوس که از به چالش کشی
S2 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 17:58:09
محمد کارآمد (kara2)
درباره نمایش تاری i
مگس شدن یا دیگر مگس انگاری ! مسئله این است


زئوس که از به چالش کشیده شدن خوشش آمده بود متیس را به چالش کشیده و به او می‌گوید که هر کاری انجام ... دیدن ادامه ›› دهد و حتا اگر به مگسی تبدیل شود، باز هم او را پیدا کرده و تسلیم خواهد کرد! در همین لحظه متیس خود را به مگسی تبدیل کرده و با سرعت از غار خارج می‌شود اما پیش از آنکه نور خورشید به بال‌های کوچکش بخورد، زئوس خود را به آفتاب‌پرستی تبدیل کرده و با یک حرکت متیس که به مگس تبدیل شده را می‌بلعد!

در داستان اساطیری بالا با خدایی طرفیم که با خودخواهی خویش و البته با جاهطلبی افراطیش دیگری حتی معشوقه خود را بسمت مگس شدن سوق میدهد و برای حفظ جایگاه خویش از نابودی (خوردن) طرف دوم ماجرا هیچ ابایی ندارد و دیگران برایش جز مگسانی بی ارزش چیز دیگری نیستند.
با این دیدگاه میتوان زن و مرد درون قصر را زئوس و سایرینی که دیگر نیستند و ترکشان کرده‌اند را از دیدگاه ایشان متیس یا همان مگس دید، دیگرانی که فقط تا زمان کامجویی و خدمت رسانی ارزش زیست دارند و بعد از آن مگسانی مزاحم بیش نیستند.

اما با چرخش مثلت سه وجهی حاضر در صحنه و نگاه از بعد و زاویه دیگر شاید با داستانی مسخ وار کافکایی طرف باشیم! جایی که داستان غم‌انگیز «گرگور سامسا» حاکی از بیگانگی با هنجارها است. گویی او خود می‌خواهد که بین تابعیت محض از اجتماع و مسخ شدن، مسخ شدن را برگزیند. در نتیجه می‌توان گفت که مسخ شدن گرگور نوعی فرار از واقعیت حاکم است. به تعبیری گسست زن و مرد داخل قصر از اجتماع و اطرافیان و زندگی در بسته ترین اتمسفر مجسم شده و نمادین جدا شده با توری نمادی از مگس شدگی مسخ وار ایشان و ندیدن و نشناختن واقعیت پیرامون دارد، چرا که در نریشن ابتدایی راوی متذکر میشود که از این به بعد نه شما چیزی میبینید و نه میشنوید! و این با نگاهی از درون شخصیت کارکترهای نمایش به واقعیت بیرونی که ما چیزی از آن نمیبینیم، همخوانی دارد.

اشاره مدام به حالت برزخی و سردرگمی و عدم توانایی در تغییری موفق و دیالوگی در مورد زندگی در جهنم و بانوی اول جهنم بودن و کشتن همراه و کشته شدن توسط ناجی بنظرم چیزی جز رستگاری و رهایی از برزخ و زندگی در پوچی نیست، مرگی که نفرین زیست سیزیف وار بی معنی پرکوشش بی حاصل را باطل میکند و به سایر مگسها (مردم ) یادآوری میکند که اینجا دیگه هیچ چیز آزاد نیست چون شما به راز رستگاری پی بردید!







شاید هم از نگاهی دیگر از منظر سیاسی بتوان کوچک انگاشتن و نادیده گرفتن مردم در حد مگس را متصور شد که این جداشدن از ملت و خودبزرگ بینی افراطی قصرنشینان و حاکمان در نهایت چیزی جز سرنگونی و سردرد عظیم و نابودی بدست همان مگس و زایش آتنایی قدرتمند و خردورز از درون جمجمه‌ی زئوس به ارمغان نخواهد آورد.











درود🌹جایی که خود کارگردان به عنوان خالق اثر اومد بین دو حاکم مگسان قرار گرفت انگار یجورایی بهم فهموند منتظر پروردگار به عنوان خالق برای نابودی حاکمان نباید بود.خونخواهی خودشون نابودشون خواهد کرد.
https://www.tiwall.com/p/khatereh.tahamol

دوستان عزیزم من برای پنجشنبه این نمایش رو گرفتم، گفتم اطلاع بدم که شاید بشه قرار گروهیش کرد
۱۴ مرداد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید