نمایش"مبارک و خاتون پرده نشین" یک نمایش تمام عیار آئینی ،سنتی و مذهبی است و قصه نمایش هم قصهای عرفانی زن پارسای عطار نیشابوری است. همان طور که میدانیم در قصههای عرفانی، منزل به منزل رفتن، سیر و سلوک را رقم میزند مانند منطق طیر و بقولی هفت شهر عشق را عطار گشت و این موضوع به طور کامل در نمایش وجود دارد. داستان نمایش هم در حقیقت زمانی آغاز میشود که شوهر فخرالنسا برای زیارت خانه خدا عازم سفر حج می گرددو فخرالنساء هم، همزمان با لبیک گفتن، قوام الدین لبیک آخر رامیگوید و با او همراه میشود، اما از آن جا که فخرالنسا آرزومندتر است، لبیک او بسیار بهتر مورد استجابت خدا قرار میگیرد. در حقیقت این فخرالنسا است که مستجاب الدعوه میشود.
"سیاه" در نمایشهای تخت حوضی نقش محوری دارد و همواره از ارکان اصلی این نوع نمایشها محسوب میشود، اما در نمایش"مبارک و خاتون پردهنشین" حضور او تا حدی کمرنگ جلوه میکند.و برادر وامین قوام خیانت در امانت میکند و به همسر قوام چشم دارد که باعث گریز زن می شود.
ترکیب و ساختار نمایش به گونهای است که به طور مداوم زمان نمایش تغییر میکند و مرتب از زیارتگاه به خانه، محل داستان نمایش مدام در حال تغییر وجابجایی مکان است. تا زمانی که زندگی این خانواده روایت میشود"سیاه" بسیار پررنگ ظاهر میشود، اما پس از بروز مشکلاتی که وی ناچار به فرار میشود، در نتیجه نقش او کمرنگ تر میشود.حکایت فخرالنسا که وادی عشق را طی می کند وپاکدامن از موانع عبو رکرده و به سر منزل مقصود می رسد.
نمایش نامه با قلم استاد فتحعلی بیگی که قبلا هم کار شده توسط خودشان است با رنگ وریی جدید باروایت طربی در فضاسازی های امروزی جلو می رود ،موسیقی ونور در اختیار بازیگر است و بازیگر رها در صحنه هدایت می گردد.
درود که چراغ نمایش های سنتی و راه استاد سعدی افشار ادامه یابد ...