جالب بود و عجیب و غریب
من کتاب اصلی رو نخوندم ولی برداشت جالبی داشتم : اون قفس که ازش میان بیرون مثل تولدشان هست و بعد اونجا که آخرش توپ بازی میکنن مثل خوشی های کوچیک زندگی میمونه که زمانی که بچه بودیم این کار ها رو میکردیم و تمام مخاطبان همراهی کردن و لذت بردن و صدای خندهها رو میشد از کل سالن شنید و اواسط اجرا درگیری بین دو بازیگر و اون بازی با موبایل شبیه روزمرگی و از بین رفتن زندگی اصیل بود
در کل جالب و جدید بود برام و خیلی خسته نباشید کیف کردم بدون بیان حتی یک کلمه هزاران مفهوم رو انتقال دادید