دیگه از یک تئاتر فوقالعاده ،
چی می توان درخواست کرد ؟!
ببینید که کارگران چه قدر بهتان
حال داده است و چه قدر برای
شعور مخاطب اش ، احترام و ارزش
قائل شده است .
در تئاتر "تهران پاریس تهران"
خانم "آیدا ماهیانی" را
که در آلمان متولد شده
و چشم های رنگی دارد
برایتان می
... دیدن ادامه ››
گذارد .
از این طرف :
در تئاتر "آتی ساز"
خانم "ترلان پروانه" را
با اون صورت زیبا
و چشم های آهویی اش را
می گذارد .
یک آریایی نژادِ سفید پوست ، آن طرف ...
یک آریایی نژادِ سفید پوست ، این طرف ...
...
و طرح مبنای اصلی هر دو نمایش هم :
انتقام ، کشتار و قتل و خشونت ، و مرگ است .
چیزی که ؛
تمام دنیای ما را تعریف می کند .
چیزی که ، نقاب های ؛
انسان دوست و متشخص بودن ، ما را ،
از چهره بر می دارد ،
و حیوان وحشی درون ما را ،
به نمایش می گذارد .
و ماهیت تاریک دنیای خود را ،
به چشم می بینیم .
...
《 آن که زندگی میکند : باید بجنگد .
کسی که نمیخواهد در این جهان بجنگد ؛
یعنی ، در جهانی که مبارزه ی مداوم ،
قانون زندگی است ؛
حق زیستن ندارد 》
فصل ۱۱
پاره نخست
کتاب "نبرد من"
اثر آدولف هیتلر
...
بعد ؛
لطفاً هی دائم نفرمایید که ؛
《 چرا این و آن ، تماشاگر ، می خندد ؟ 》
طبیعت هیچ دو حیوانی در جنگل ؛
عین هم دیگر نیست .
و ، دنیا و موجودات درون آن ،
پیچیده تر از چیزی هستند که ؛
به نظر می رسد .
شاید ؛
یک نفر "اُوتیسم" دارد ،
و بی اختیار می خندد .
شاید ؛
یک نفر مادر ، و یا ؛ پدر اش فوت شده ،
و از "خنده عصبی"
می خندد .
شاید ؛
چند نفر عضو یک
فرقه ها و احزاب
گوناگون اند و
برای "نظارت" داخل سالن
نشسته اند ،
و دارند با خنده ،
به هر دلیلی ،
بهم علامت می دهند .
و اگر ؛
به ، یک نفرشان گیر دهید ،
که نخندند و یا ؛
جایشان را یک صندلی عوض
کنند که شما و همسرتان
کنار هم بنشینید ؛
مانع انجام وظیفه فرد مذکور ، می شوید ،
و ، ممکن است آن شخص ، با خودش ؛
سبک و سنگین کند که ؛
آیا ، کلت کمری اش را از غلاف اش
آزاد کند یا نه ،
و شما را مُخل آسایش عمومی ،
و دشمن فرض کند .
...
به قول کسانی که "مافیا" بازی می کنند ؛
《 من که شهروندِ نا آگاه بازی ام ،
ولی ؛ بیایید ، حواسمان هم ، به ؛
مافیا های بازی باشد . 》