سرآغاز
کمک بزرگی که کاربران تیوال میتوانند در آن سهیم باشند، ترویج فرهنگ و دانش «نقد» است که هر کاربر به دور از ظاهرفریبی و جوسازی و پیگیری منافع فردی، در ارایه نظرات مثبت و منفی درباره نمایشها، استدلال کند و دلیل و نشانه بیاورد و فرصت رایگان ارایه شده و زیبایی این دیوار را با خط خطیهای خود و حکم دادن بی مورد خراب نکند. درواقع به بهترشدن خود و دیگران کمک کنیم.
با دیدن نام کالیگولا، هر اهل هنر و کتابخوانی، آلبر کامو را می بیند و شاید پیش بینی میکند با نمایشی پر از اندیشه، تاریخ، فلسفه و انسانهای آشفته که در تناقضهای ذهنی و درگیریهای اجتماعی گرفتار شده اند، رو به رو خواهدشد. شاید، نمایش بیداری کالیگولا می خواست بگوید کالیگولای خفته هر کسی با چه رویدادهایی ، در تاثیرپذیری از کدام انسانها و کجای رقیق و غلیظ زمان ممکن است بیدار شود. آیا این نمایش در نشان دادن پوچی زندگی موفق بود یا در جستجوی معنای
... دیدن ادامه ››
زندگی ؟
از نمایش با پرسشهای زیاد بیرون آمدم و خوشبختانه کارگردان محترم وقت صرف کرد و در فضایی دوستانه نکته هایی را با وی درمیان گذاشتم. برخی پرسشهایم را پاسخ داد و در باره مشکلاتی که شاهد بودم، از شرایط نمایش و محدودیتهایی سخن گفت که در کمترین فرصت باقی مانده تا اجرا بر نمایش تحمیل شده، تا آنجا که انجام اصلاح ناممکن شده است.
برخی نقاط قوت و ضعف نمایش
اینک در جایگاه تماشاگر، نقاط قوت و ضعف این نمایش به منظور سودمند بودن ارایه میشود :
_ تماشاگران تئاتر با این گونه نمایش ها کمتر روبه رو میشوند. به روی صحنه آمدن چنین نمایشهایی رویداد فرخندهای است که هم کارگردان و هنرمندان این نمایش و هم تماشاگران و منتقدان را به چالش می کشد. همانگونه که در بخش نظرات تیوال شاهد نظرات مختلف از طیف سیاه تا سفید هستیم. این فشاری که برای اندیشه کردن به همه میآید، موجب رشد مهارتها و ژرف شدن دانستهها می شود.
_ این نمایش، بیشتر تئاتر بازیگران بود تا تئاتر نویسنده و کارگردان. در واقع ، بازیگران با بالاترین ظرفیت در مونولوگها و سایر موارد، نقشآفرینی کردند و از انعطاف بدنی، حنجره و انرژی خود تا حد ممکن در حرکتها و گفتارها استفاده کردند که قابل تحسین است.
البته هدایت بازیگران پرشمار در حرکتها و رفت و آمدها در اجرا رویهمرفته خوب بود. اما تاثیرگذاری واقعی نمایش از گروه کارگردانی دیده نمیشود. چرا که عیبهایی مانند انتخاب سالن نامناسب با سقف بلند که باعث انعکاس صدا میشود، طراحی صحنه و طراحی نامناسب لباس بویژه مردان، شمار بدون استفاده بازیگران و دیالوگهای طولانی همچنین محتوای نمایش، نتیجه فعالیت گروه کارگردانی است.
_ محتوای نمایش که اقتباسی از کالیگولای آلبر کامو بود، بستر مهمی برای کاری شجاعانه به شمار میرود و هدایت داستان هامون از این بستر کار قشنگی است. اما این اقتباس در اجرا با دو نقص بزرگ به قهقرا میرود و تا پایان ، ارتباطش با تماشاگر به ضعیف ترین شکل می رسد.
دونقص بزرگ که گفته شد ، یک) دیالوگهای خوب و بهره برداری از آثار ادبی با گفتارهای طولانی و نامفهوم کماثر شد و فریاد زدن بازیگران برای غلبه بر انعکاس صدا اصلاح نشد، دو) پخش موسیقی های متوسط و مناسب نمایش با پخش صدای بلند به جای کمک به نمایش، مزاحم آن شدند.
همچنین به کارگرفتن صدای ضبط شده هامون و دنبال کردن اطلاعات کسی که در صحنه حضور ندارد، ابتکار قشنگی بود.
_ نکته دیگر اینکه اگر کسی اطلاعات داستان را در کاتالوگ و صفحه تیوال نخوانده بود، با مشکلات گفته شده نمی توانست سیر نمایش را دنبال کند.
_ با اینکه مفهوم کالیگولا متعلق به آلبر کامو است، در هیچکجا، نه در تیوال نه در کاتالوگها به آن اشاره نشده است. آوردن نام بزرگان ادبی در کنار اثر موجب کوچک شمردن ارایه دهنده از سوی مخاطب نمی شود، بلکه اعتبار کار را افزون می سازد.
_شمار زیاد و بدون استفاده بازیگران در نمایش پیش از اینکه بزرگ بودن نمایش را نشان دهد، تلاشی برای پوشاندن ضعف یا شرایط تحمیل شده احتمالی به نظر می آید.
_ همراهی نورپردازی صحنه با بازیگران قابل قبول بود و بازی با نور قرمز و نور آبی در اثرگذاری نمایش مثبت ارزیابی می شود.
_ طراحی صحنه و لباس بازیگران مرد نمره قبولی نمی گیرد. چون صحنه کاملا خالی بود. مورد دیگر، گفتارهای امروزی و کلاسیک نمایش با لباسی که بیشتر تداعی کننده عشایر ایران بود، همخوانی نداشت و بیشتر موجب آشفتگی می شد.
در پایان از همه هنرمندان جوان این گروه برای اینکه نمایش خوبی را به علاقمندان ارایه کردند و فرصتی برای اندیشیدن و تغییر کردن ، پیشنهاد نمودند، قدردانی می کنم. با دقت نظر در ادبیات نمایش، ابعاد مختلف اجرا و استفاده از مشاوران چالش برانگیز و نه دستیاران همفکر، می توان از تجربه این نمایش برای رسیدن به کیفیت بالاتر بهره برد.
با سپاس که مرا خواندید.