تو کجایی سهراب؟
قایقت جا دارد؟
گوشه ای که بتوان با قلبم
آن سوی دریاها رفت
خسته ام من از زمین
از غروب بی صدا
بال پروازم نیست
پای رفتن خسته است
تو کجایی سهراب؟
کاش گوشه ای از قایق رویایت را
سهم من میکردی
بی خبر رفتی تو
به همان شهر دور
که از آن میگفتی
این
... دیدن ادامه ››
منم در ساحل
خسته ودلسردم
منتظر می مانم
چشم میدوزم به آب
قایقی در راه است
شاید این موج بلند
بریاند آن را
در کنار ساحل
پیش پای دل من
قایق می آید به پیش
آرام و آهسته
قایق تو اینجاست
روبرویم باز است
می برد من را دور
روی آن موج بلند
روی یک خواب لطیف
روی فواره ی هوش
پشت هیچستان ها
پشت چینی نازک تنهایی تو
کفشهایم کو؟
کفشهایم کو؟
از: ناشناس