در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | آلاله برزگر درباره نمایش غلط: نمایش غلط، پُر از حرف بود و پُر از سکوت. نمایشی که «درد» را با «پرواز»
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 07:58:37
نمایش غلط، پُر از حرف بود و پُر از سکوت. نمایشی که «درد» را با «پرواز» به تصویر کشانید. زیبا بود با اینکه زشتی‌ها را نمایش داد، آباد بود، با اینکه ویرانی‌ها را نمایش داد. من در درونِ دل‌های بازیگران این نمایش عشق را دیدم، در حالی که نفرت را برای‌مان به تصویر کشیدند و در چشمان‌شان نور دیدم، در حالی که تاریکی را برای‌مان به نمایش گذاشتند. آنها با روح‌شان و با قلب‌شان به روی صحنه آمدند تا زبانِ درد مردمان‌شان در این روزهای سیاه باشند.

نمایش غلط نمایشی برای مخاطب خاص است؛ نه خاص از این نظر که تئاتر را بشناسد بلکه از این نظر که ذهنی باز و هوشی سرشار داشته باشد.

نمایش غلط نمایشی برای «مغزهای پوسیده» نبود؛ کسانی که نمی‌توانند درکی از نمایشی مردمی داشته باشند. تعداد ستاره‌هایی که به این نمایش داده‌اند برای من مهم نیست، ۵ ستاره کجا؟ من همه‌ی ستاره‌های دنیا را به نمایش شما می‌دهم! شما در زمانی که نمایش‌های مبتذل زیادی (مناسبِ همان مغزهای پوسیده) روی صحنه است، یک شاهکار آفریدید...

بچه‌های پرنده‌ی نمایش غلط، خیلی زیبا پرواز کردید! من جابه‌جا نگران بودم نکند دیگر برنگردید به روی زمین؛ این‌طور که شما پرواز می‌کردید ... دیدن ادامه ›› و اوج می‌گرفتید و می‌رقصیدید و می‌درخشیدید...

قسمت‌هایی از مونولوگ پایانی توسط دلقک را می‌توانید در ادامه بخوانید:

من خودم هم نوزادم!
باور کنید

اگه فکر می‌کنید دروغ می‌گم
برید بگردید ببینید
من هیچ شناسنامه‌ای ندارم
مادری ندارم
پدری ندارم...
من خاطره‌های بدی دارم
از تنهایی می‌ترسم
از تنهایی متنفرم...
دلم می‌خواد
تبدیل بشم به یه ماهی
و توی آب بمیرم
و خاطراتم رو
آب با خودش ببره
اگه بتونم این کار رو بکنم
برمی‌گردم روی
کوه‌های نجیبِ بچگیم وُ
روی تپه‌هایی که شبیهِ سرِ اسبه
رویابافی می‌کنم

روی کوهی که رهام کردی تا بمیرم
روی کوهی که رهاش کردی تا بمیره
روی کوهی که رهاش کردم تا بمیره...
منی که با نقد شما ترغیب شدم برم ببینمش :)))
۰۵ تیر ۱۴۰۲
مرسی از شما🌹
۰۵ تیر ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید