نمایش بی صورت فلکی را وقتی انتخاب کردم هرگز باورم نمی شد که کاری با طنز های لطیف از بطن بدترین وقایع جامعه باشد . من همواره نقد نویسی ام را از پوستر نمایش آغاز می کنم پوستری با رنگ غالب سیاه و خاکستری چشمها و لبهایی که در صورت پوستر پراکنده اند تصویری نیمه ترسناک از تم نمایشنامه برای مخاطب و روایتی از داستان نمایشنامه که اعتراضی به این حس ناکافی بودن انسانهاست که در عصر حاضر با سپردن خود به دست و تیغ پزشکان بعضا بیسواد و طماع برای رسیدن به آنچه حق خود می دانند می شوند ( چون خود زشت پندارند) و فکرمی کنند به دیگرانی مواهبی اعطا شده و آنها هم که بهشان اعطا شده را می اندازند زیر دست وپا !( نقل به مضمون از دیالوگ های نمایشنامه)!
هیچ کس به من رحم نکرده چرا من به کسی رحم کنم؟ هیچ کس در نهایت طرف ضعفا نخواهد بود و سکوت ماست که شاید ضعیفی را به سوی چهارپایه پایانی زندگی ببرد! هیچ کس عاشق هیچ کس نیست و انسانها توی کپسولی از تنهایی های خود محبوس هستند هرچند که ظاهر قضیه اینطور نباشد!
نمایش با تعداد زیادی هنرپیشه کار بسیار سختی دارد برای کارگردان موی قاضی کمی به رنگ سبز آبی دیده می شد که احتمالا به علت تنظیم نبودن پروژکتورها بوده یکی از ضعفهای نویسندگی داستان،اشاره اشتباه در استناد به قانون آیین دادرسی به جای قانون مجازات یا همان قانون جزا می باشد البته از حق نگذریم نکته قوت کار نویسنده اینه که هیچ سیاهی لشگری هم در کار نیست همه شخصیت ها در لحظاتی چالش سنگینی را اجرا می کنند چه آنها که در تمام طول نمایش در صحنه هستند چه آنها که به تناوب به صحنه می آیند هرگز نقشی خطی ندارند چالشی را در لحظه ای بازی خواهند کرد و این نکته مثبت نویسنده و کارگردان اثر است همچنین مونولوگ هایی که به جز برای سه نفر منشی دکتر و مستخدمه و نگهدار حیوانات، طراحی شده بودند، حکم تقلب در امتحانی سخت برای مخاطب
... دیدن ادامه ››
بود.
وقتی ادله اصلی رو شد همه سکوت کردن نه چپگرا را دیدیم نه ضعفا تکانی به خود دادن تا در نهایت ... .اما یکی از ضعف های اجرای امشب نبود میزبان برای تماشاگران بود، کسی که در انتها زحمت معرفی همه عوامل هنرپیشه ها با هر دو اسم شان هم اسم واقعی هم رلی که بازی کردن را به عهده بگیرد. تئاتر به دلیل اجرای زنده بسیار به این موضوع نیاز دارد. حتی نقد نویسی را ساده تر خواهد کرد.
نمایش برای شما اوقات خوشی فراهم خواهد کرد
🔵🔵🔵🔵