من اجرای شب اخر رو بودم و بی نهایت مشمئز شدم و لذت نبردم.. انقدر اجرا خوب و کثافت ( :] ) بود که ما بعد از پایان یه دور رفتیم بیرون و وقتی دیدیم هنوز داره تکرار میشه برگشتیم و تا لحظه اخر نشستیم.. کار فوق العاده سختی بود.. هم تماشا و هم اجراش.. بازیها فوقالعاده.. صداسازیهاتون برگ ریزان.. حقیقتا بهتون خسته نباشید میگم، اصلا نمیتونم تصور اینو بکنم که دو ساعت و پنج دقیقه بتونم با حداقل دفعات پلک زدن هی یه مسیر یه متری رو برم و بیام و یه کار تکراری رو به اهسته ترین سرعت ممکن انجام بدم و باز از اول..
ترکیب خشنی از انزجار و افسردگی و دیوانگی و روزمرگی غرق در تعفن باعث میشد که هم نخوام نمایش رو ببینم و هم بخوام تا تهش به تماشای این تکرار فرسایشی بشینم تا یادم بیاد همین امروز یا یه روزی شاید تو هفتاد سالگیم زنده بودن و زندگی همین اندازه خالی از معنا و مملو از تعفن باشه.. و این با هر بار تکرار دو تا دیالوگ تکراری بین مسیر میز و توالت مثل پتک تو سرم کوبیده می شد.
خلاصه دمتون گرم بچه ها.. قطعا هر روز بیشتر از پیش خواهید درخشید
فقط تو رو خدا بیاید بگید اون توالته تمیز بود :'(((((