او که در جان من زندگی میکند
او که خونش بر لباس من ریخته
تمام وجودش را در چشمانش متمرکز کرده، او باید دقیق تر ببیند تا متوجه شود کجای کد ایی که برای همه نوشته اند برای او کار نمیکند.
از کدام لحظه فهمید که هیچ اتفاقی واقعی نیست و هیچ یک از نفس هایش معنی ندارد؟
بی جان تر از همیشه روی زمین کشیده میشود و دعا میکند که اینبار جسدش از روی زمین بلند نشود.
حالا او نزدیک به پایان است
در چند قدمی برای همیشه خُفتن
الهه کوه بر/ بازیگر و طراح پوستر نمایش قلندرو