در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | اشکان (تماشاگر هستم) درباره نمایش شام خداحافظی: سلام، این متن طولانیست! * امشب شب زیبایی رو در کنار این سه بازیگر و
S3 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 07:13:06
سلام، این متن طولانیست!
*
امشب شب زیبایی رو در کنار این سه بازیگر و تیم اجرا تجربه کردم. اوج لذت برای من در اجرای امشب زمانی بود که حین اجرای ... دیدن ادامه ›› بازیگران مرد، همه، از جمله خود بازیگران، لحظاتی به اتفاق، به یک حادثه خندیدیم، لحظه ای نه چندان جدید، نه چندان طولانی، اما توام با یک حس ناب. لحظاتی که همه به لطف هنر تئاتر، دور از جهان واقع، یک بار دیگه با خندیدن مراقبه‌ای از جنس شادی داشتیم ...
*
بازی دو بازیگر مرد درخشان، لطیف و کاملا روان (بازی آقای غفار منش فراتر از انتظار) بود. کارگردان هوشمندانه ریتم مناسبی برای این کار در نظر گرفته بود و این ریتم تا پایان نمایش حفظ شد.
متن به مفاهیم و نکات روانشناختی خوبی اشاره می کرد و گوشه ای از مقوله ارتباطات انسانی در عصر حاضر رو به تعبیر من به درستی هدف گرفت.

کاراکتر “پیر” انسانی “معمولی” با دغدغه های ارتباطی که به حد کافی با مخاطب ارتباط برقرار می‌کنه. “آنتوآن” به زیبایی، بعد از ورود برای من داستان رو گیراتر و هیجان‌انگیز تر کرد. البته با “بازی قدیمی” بین دو دوست که نمادین و به موقع بود، هم کیفور شدم.

شخصا از نوع روایت داستان، دغدغه نویسنده و روش طرح این دغدغه خوشم اومد. اما دوست داشتم مقداری داستان، در مورد رابطه زوج اول باهم و تاثیر احتمالی که اتفاقات ماجرا بر ارتباط اون ها گذاشت، واکاوی بیشتری می‌کرد و یا به یک سرانجامی می‌رسوند. به شخصه فکر می‌کنم نتونستم برداشت درستی از ارتباط زوج اول و تاثیر‌پذیریشون از حوادث ماجرا داشته باشم. (البته پایینتر بودن سطح بازی بازیگر خانم از دید من هم شاید بی‌تاثیر نبود و این که من اطلاعی ندارم که اجرا تا چه حد به متن اصلی وفادار بوده، ممکنه نیاز به دیدن مجدد و یا بررسی متن نمایشنامه اصلی برای نظر دادن داشته باشم) اگر کسی حوصله کرد و تا اینجای متن من رو خوند و برداشتی از این مورد داشت خوشحال میشم منو هم در جریان بزاره.
*
باید اینجا از کارگردان بابت حفظ ارزش روانشناختی این نمایش در کنار ‌‌‌‌‌بعد سرگرمی و داستانی جداگانه قدردانی کرد که باعث میشه مخاطب‌های بیشتری با این داستان ساده ارتباط برقرار کنن، این نمایشو ببینن و درک کنن. شاید گام خیلی کوچکی باشه، در بهبود شناخت فردی و جمعی مخاطبان. (شاید حتی به عقیده من، یک جلسه تئاتر درمانی)
*
طنز جنسی در داستان وجود داشت اما حس آزار دهنده‌ای منتقل نمی‌کرد و بیشتر در خدمت متن بود. شاید اگر مخاطبان با علم به موضوع و ژانر نمایش وارد سالن بشن، بیشتر آمادگی این جنبه اجتناب ناپذیر نمایشو داشته باشن، همون طور که پیش روان درمانگر هم مکالمات حاوی مطالب جنسی ممکنه باشه البته از نوع جدی. (البته کاش می‌فهمیدم که چرا برای ژانر این اثر، “کمدی” درج نشده. ممکنه به علت زمان اجرا در ماه محرم باشه یا چی..!؟)
*
بالاخره، ممنونم از حوصله برای خوندن این کامنت، وظیفه خودم دونستم که در مورد این کار ساده و بی‌ادعا نظر مبسوط خودم رو ارائه کنم. متشکرم از تیم اجرا. این نمایش رو (علیرغم گرمای زیاد سالن) برای دیدن پیشنهاد میکنم.

*** ضمنا برای استفاده از سرویس بهداشتی حتما از راهنمای محلی مسلط به منطقه استفاده کنین.