بعد از سه سال تئاترشهر اومدم
و تئاتر دیدم .
شکوفه های گیلاس کتاب برجسته ایی بود که با باز شدن پرده کتاب رو باز کردم عروسک هارو حرکت دادم و خوندم .
این تیاتر رو انتخاب کردم بخاطر جسارت کارگردان
که اگر برام کار گروه و کارگردان قابل احترام نبود آخر کار بلند میشدم و میرفتم .
اما کار نه بد بود نه خوب یک جاهایی لذت میبردم ،
یک جاهایی به سقف خیره میشدم و به خودم میگفتم برای درخواست به سکوت اینجا نیومدم جای سکوت کردن و بدرون خود رفتن جای دیگریست .
بسیار بازی بدن آقای رسولی زیبا بود
فقط کاش جلوی نوشته نمی ایستادن .
برای من یکبار دیدن شکوفه ها بسیار کافی بود .
در آخر کار برعکس نظرهایی که خوندم بسیار حرف ساده ایی میزد.
خسته نباشید میگم به تمام گروه شکوفه های گیلاس .