بدون شک رفتن به سراغ داستان و نمایشی که معروف ترین آثار سینما و انیمیشن دنیا براساس آن ساخته شده آن هم با شرایط محدودیت های داخلی برای گفتن یه روایت عاشقانه جسارت زیادی می طلبد.
و به نظرم نویسنده ی این نمایش خوب از عهده ی آن برآمده . کاور کردن آهنگ های اصلی و معروف نمایش با شعر فارسی و ایجاد چاشنی طنز و گریز زدن از زمان روایت توسط بازیگران به طور کل در نوشتار نمایش خوب در آمده
از صدا و کیفیت بد و قدیمی سیستم صوتی تالار وحدت که بگذریم حرکت ها و موسیقی و رقص های نمایش اجرای به یاد ماندنی ای بود اگر چه سناریو بر اساس فیلم نسخه ی 2017 نوشته شده بود و و حتی در مواردی هم قسمت های مهم داستان مانند ماجرای آینه و پیداکردن نشانی دیو دستکاری شده بود .
بر عکس بسیاری از نظرات می خواهم اینجا بنویسم جدای از اسم شهرت که شاید بسیاری را به سالن نمایش کشانده بود ،بزرگتری ضعف این نمایش حمید حامی بود! اگر حتی یک بار هر یک از نسخه های این داستان را چه در انیمیشن 1991 والت دیزنی چه در فیلم 2017 و یا حتی فیلم اپرا های اجرا شده آن ببینیم به سادگی درمیابیم که نقش اصلی در نمایش دیو است ، چالش هایی که قرار است این موجود دگردیسی شده تا رسیدن دوباره به صورت انسانی و سیرت انسانی به صورت یک جا از سر بگذراند تناقص خشم حیوانی و عشق انسانی در این موجود و مسیری که طی می کند این شخصیت را به یکی از جذاب ترین شخصیت های قصه های قدیمی تبدیل کرده است وگرنه بیشتر افسانه های عاشقانه پر هستند از پرنس های جذاب
... دیدن ادامه ››
و زیبا!
و متاسفانه تنها چیزی که در بازی حمید حامی در این نمایش نمی بینم همین تناقص هاست ! نه خبری از اندک زحمتی برای گریم بازیگر هست که حس دیو بودن را القا کند و آن کلاه و شاخ هایش بیشتر شبیه کلاه خود های وایکینگ هاست ( مقایسه کنید با گریم عالی و کار با اکسسوری های مربوط به نقش شمعدان که واقعا بی نظیر بود) نه در حرکت های بدن و راه رفتن و نه حتی در تن صدای حمید حامی هیچ اثری از دیو بودن و دیوی که قرار است به انسان تبدیل شود نمی بینیم
شاید به خاطر همین است که به طور کل کارگردان یک سری از اکت ها و بازیهای اصلی داخل داستان را که مربوط به دیو است مثل بخش های خشمگین شدن در اول داستان یا مبارزه ی تن به تن آخر را با گستان یا حذف یا کوتاه کرده است در واقع حمید حامی در این نمایش بیشتر حمید حامی ست با همان صدای استثنایی ، خواننده ای که می توان از عاشقانه خواندنش در حال نواختن پیانو لذت برو و نه نقش دشوار و پیچیده ی دیو! و کاملا طبیعی ست چون حمید حامی بازیگر تاتر نیست و گمان می کنم اگر این نقش به یک بازیگر تاتر که توانایی خواندن هم دارد سپرده شده بود طبیعتا نتیجه بسیار بهتر می شد.
به طور کل با همه آنچه از بازی های خوب و طراحی های حرکت عالی تا بازی بسیار بد حمید حامی و آن سرهم بندی آخر نمایش در بحث دگردیسی دیو به انسان که بگذریم نمایش من را وادار کرد دوباره هنگام رسیدن به خانه کارتون 1991 دیو و دلبر را ببینم و به یاد کودکی ام بیافتم
برای گروه سازنده آرزوی موفقیت دارم