جنون اسلپ استیک
نگاهی به نمایش «جنون محض » به کارگردانی علیرضا کوشک جلالی
جنون محض به قلم مایکل فراین را پیشتر خوانده بودم، نگاهی درجه یک به عاشقان تئاتر، که صد البته با ترجمهی علیرضا کوشک جلالی که کارگردانی این نمایش را برعهده داشته است. پیش از دیدن نمایش، قطعا با توقع وارد سالن میشوید چون اسامی بازیگران نشان دهندهی آن است که با اثری مواجهاید، که هم بازیگری روی صحنه را به خوبی میشناسند، هم چند تن از این عزیزان پیشتر با علیرضا کوشک جلالی کار کردهاند، از آنجا که خودم نیز با این مترجم و کارگردان همکاری داشتم میدانم هم ادبیات شدن تیم و کارگردان به شدت مهم و تاثیر گذار است و این اتفاق می تواند در این نمایش هم رخ دهد. اما زیادهگویی نکنم و مستقیم بروم سر نمایش.
مارک فراین، نویسنده این اثر، تحصیلاتش در حوزهی فلسفه است، پس آمادهی دیدن اثری با بارقههای فلسفی میشوم؛ همچنین او سالها در تلویزیون
... دیدن ادامه ››
و روزنامه منچستر گاردین فعالیت داشته پس به طبع انتظار دارم مخاطب را بشناسد و درک درستی از تئاتر به عنوان رسانه داشته باشد.
با شروع نمایش و گذر چند دقیقهای و نگاه به رفتار مخاطبین متوجه شدم درست به هدف زده، مخاطب زودتر از تصور با بازیگران همراه میشود، شروع راحت و روان الهام پاوهنژاد کمک بزرگی به این همراهی میکند.
صحنهی اول نمایش بذری را میکارد و صحنه دوم به درستی با کمک گیری از کمدی Slapstick برداشت میکند.
بازی بازیگرانی چون علی پویا قاسمی، امین میری و سام کبودوند این بزن و بکوب را ریتم میدهد و چیزی که واضح است ترکیب بازیگرانی است که صحنهی تئاتر و چشم مخاطب را در دستشان میگیرند، به عنوان کسی که سالهای زیادی است در «پشت صحنه» نمایشها فعالیت داشتم به شدت با صحنهی دوم نمایش ارتباط برقرار کردهام. استرس، تلاش، وسواس، تنشها، شوخیها همه و همه را پشت صحنه نمایش تجربه کردم و چه درست بدون اغراقِ اضافی، حول محور اکت بازیگر و فعالیت بدنی پیش رفت.حتی صامت بودن در کمدی اسلپ استیک هم در صحنهی دوم به جا استفاده شده است.
اما از بازیگرانی چون میثاق زارع و الهه فرازمند نباید گذشت، در آرامش و سکوت کاتالیزور بازی دیگر بازیگران شدند، بدون هیچ زیاده گویی کارشان را انجام دادند و لحظاتی ملیح را برای تماشاگر ساختند.
این سومین نمایش در یک سال گذشته است که از این تکنیک ( کمدی اسلپ استیک) استفاده میکند که به نظرم این ژانر از کمدی به سلیقه شخصیام اضافه شده است. پوستر نمایش بسیار با نمایش همسو است؛ تیزر اول هم به نظر هوشمندانه است چون هم چیزی را لو نمی دهد، هم لو میدهد، اما وقتی نمایش را دیدید و دوباره تیزر را بازنگری کنید برایتان دی-کد decode میشود. اما در بین اقلام تبلیغاتی نمایش پوستر به نظرم بسیار خلاقانه است.
به طبع ایراداتی هم در نمایش وجود دارد، که میتوان به خاطر شیرینی صحنهی دوم نمایش، چشمپوشی کرد. دکور را «حاوی اسپویل» که پرتابل است و چرخش در میانهی نمایش دارد را دوست دارم. براساس آنچه من در کتاب اصلی خواندم صحنهی سومی وجود دارد که این هم به نظرم به درستی حذف شده و با یک چرخش نیمه در ذهن مخاطب بذر صحنهیسوم کاشته میشود. مخصوصا اگه مخاطب تئاتری باشد ( تماشاگر جدی یا هم صنف ).
تماشاخانه جدید اهورا دو ویژگی مثبت داشت، یک) تهویهی مناسب سالن و دوم فاصله صندلیها که به عنوان مخاطب اصلا اذیت نمیکرد.برخلاف سالنهایی شبیه شهرزاد که از فاصلهی کم بین ردیفها پا درد میگیرید، فقط خواهش میکنم در شروع نمایش تاخیر نداشته باشید. از دید برندینگ و بازاریابی به جایگاه سالن، به نظر لوکیشن و دسترسی تماشاخانه اهورا بسیار مناسب است، اما سالن به عنوان یک مشخصه و برند باید هویت داشته باشد؛ در بین شلوغی مانتو فروشیها و بوی تند روغن سرخ کردنی مغازه های اطراف. به نظرم بیشتر سالن نمایش به فروش سوپرمارکت و غذافروشیهای اطرافش کمک میکند تا شلوغی منطقه به گیشهی گروههای تئاتری.
خلاصه که خسته نباشید به تمام تیم «جنون محض» بازیگران و تیم پشت صحنه ❤️