در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | گروه نمایش موج درباره نمایش آنا کارنینا: آناکارنینا:از اوج تا حضیض در ستایش عشق یادداشت فاطمه پاقلعه نژاد
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 03:52:29
آناکارنینا:از اوج تا حضیض

در ستایش عشق

یادداشت فاطمه پاقلعه نژاد


خانواده‌های خوشبخت همه مثل هم‌اند، اما خانواده‌های شوربخت هر کدام بدبختی خاص خود را دارند.

این جمله آغازین رمان آناکارنینا نوشته لئو ... دیدن ادامه ›› تولستوی است. رمانی در باب عشق و خیانت. داستان سه خانواده در قرن نوزدهم با ماجراهایی آشنا حتی برای انسان قرن بیست‌ویکم.

تولستوی در آناکارنینا زن عاشقی را پیش چشم مخاطب به اوج می‌رساند و در ادامه مخاطب حضیض او را به چشم می‌بیند.

این شاید تنها وجه شباهت آناکارنینای تولستوی باشد با برداشت آزادی که آرش عباسی از این شاهکار ادبیات روسیه داشته است. زن عاشقی که به قصد انتقام، قدرتمندانه روی صحنه‌ای حاضر می‌شود اما گویی در نهایت بیشتر از خودش انتقام می‌گیرد تا همسر سابقش!

نمایش‌نامه اثر آناکارنینا، هرچند برداشتی از شاهکار تولستوی است اما آنقدر به روز است که هم می‌توان رد پای آناکارنینا را در آن دید و هم می‌توان بدون آن در قالب یک قصه امروزی به آن نگاه کرد. قصه‌ای که در تمام متن و زیرمتن آن می‌توان انتقاداتی که آرش عباسی معمولا به تلویزیون و ساختار برنامه‌های تلویزیونی دارد را دید بدون اینکه توی ذوق بزند یا از خط اصلی نمایشنامه بیرون زده باشد.

صحنه آناکارنینای آرش عباسی خیلی ساده است. استودیوی یک برنامه تلویزیونی با دو بازیگر اصلی، دو تصویربردار تلویزیونی که به اندازه در صحنه حضور دارند و هیچ مزاحمتی برای روایت قصه ایجاد نمی‌کنند و یک مدیر صحنه که هرازگاهی وارد صحنه می‌شود، گویی برای دادن مجال تنفس برای تماشاگری که قرار است قصه تلخ یک خیانت را بشنود و نابودی یک مرد را به چشم ببیند.

بهنام شرفی که حالا دیگر به بازیگر قدرتمندی تبدیل شده که در نقش‌های کوتاه هم موثر ظاهر می‌شود، در نقش اصلی نمایش آناکارنینا به خوبی روند زوال یک مرد را با تغییر در ظاهرش و احساساتش به نمایش می‌گذارد. یک شومن تلویزیون که در اوج موفقیت قرار دارد و دست‌های پشت پرده برنامه‌ای می‌ریزند تا یک‌باره او را تبدیل به یک مهره سوخته کنند که همه زندگی‌اش، حتی حرف‌های تخت‌خوابش برای مخاطب فاش شود.


معصومه رحمانی در آناکارنینا بازیگر زن خیانت‌دیده‌ای است که از اضمحلال پس از حس تلخ پس زده شدن و خیانت‌دیدن برخاسته و تا جایزه شیر طلایی برلین رسیده و حالا به انتقام از همسرش فکر می‌کند. انتقامی که به تدریج بیش از پیش بوی عشق از آن به مشام می‌‌رسد و این عشق را می‌توان از تمام مونولوگ پایانی رحمانی دریافت. هرچند این بار او بازیگر صحنه‌ای شده است که تهیه‌کننده برای نابودی عشقش تدارک دیده و او ناخواسته، هنرمندانه‌ترین نقشش را در این صحنه به جای می‌گذارد...