نمیدونم چطور باید در مورد این نمایش نظر داد اما به نظرم نسل جدید تئاتر بسیار در قالب هیجانات و خاص انگاری عمل می کنه، میخواهد خاص باشد، کار عجیب کند اما متاسفانه سواد کافی برای آن را ندارد و در آخر تبدیل به یک کلاژ نامفهموم می شود. کلاژی که در این نمایش با ضعف های فراوان در متن و نبود همبستگی در درام به علاوه زیاده گویی تکمیل می شد.
از سویی نقد بزرگ من به استفاده از این تعداد نابازیگر روی صحنه بود، افرادی که با احترام به جوانی و شورشان بی نهایت نیازمند آموزش در الفبا فارسی هستند، این را می گویم زیرا از بازیگری حرف زدن نیازمند تجربه و تمرین و مطالعه است اما در بیشتر مواقع با مشکلات بیانی و ادای درست برخی لغات روبرو بودیم که نباید در آن از سهم کارگردان گذشت
به طور کلی اجرا من را جذب نکرد، بیشتر درگیر ادا و اطوار روشنفکری بود، درگیر مد بود و زیبایی ظاهری، نمیدانم چطور بیان کنم اما به واقع آیا در نمایشنامه کاراکترها با تفاوت نوشته نشده اند؟ اگه این طور است چطور همه بازیگران مخصوصا بازیگران زن اثر اینقدر نزدیک به هم هستند، من مدتهاست در مورد آثار مخصوصا آثار جوانان این برایم سوال است مگر در نمایشنامه کاراکتر چاق، قد بلند مفرط، قد کوتاه مفرط، حتی زشت وجود ندارد؟ چرا صحنه تئاترمان شبیه صفحه اینستاگرام شده که همه انگار با یک ایموجی و یا فیلتر شبیه هم شده اند؟ کارگردان تلاش میکنه جهانی تازه به ما نشون بده اما این جهان تازه نیازمند تنوع ظاهری و رفتاری از انسانهای نمایش است، این به نظر من مشکل اصلی اثر است، بهتر بگویم بعد از متن که پاشنه آشیل کار بوده انتخاب بازیگران مشخص نیست براساس چه استدلالی رخ داده است زیرا در متن در همان حد خود هم در برخی مواقع از کاراکتری می گوید که ما در هیچکدام از بازیگران نمی بینیم.