از دور نگاهت میکنم
دوباره روزهایم ورق می خورد
در جستجوی نشانی از "تو" در لحظه هایم هستم
عجیب است!
روزهایم،شب هایم،ثانیه ها به رنگ "تو"ست
محبوب من!
یادم میآید دست هایم در دستت بود از سر خیال
چه خیال شیرینی!
و چه تنهایی تلخی!
عاشقانه هایم را می کاوم
باز هم به "تو" میرسم!
تمام
... دیدن ادامه ››
نمی شود داغ سرخوردگی هایم
چشمانم را می بندم
تجسم چشمانت دشوار است
و این بار می دانم "شیطان" اندوه را به من هدیه کرد...
محبوب من!
چه دردناک است دیگر رویای تو نیستم
و تو بی خیال از من عشق را می فهمی
از دور نگاهت می کنم
آرامشت را نمیفهمم
رویایت را نمی فهمم
چشمانم را می بندم
روزهایم ورق می خورد
من به غوطه ور بودن در ثانیه ها عادت کرده ام
از: الهام