در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | سبحان امین طهرانی درباره نمایش ص.عه: در درجه اول یک خداقوت به تمامی گروه و دست اندرکاران این نمایش جالب و چ
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 11:40:51
در درجه اول یک خداقوت به تمامی گروه و دست اندرکاران این نمایش جالب و چالشی.
بنده در اولین روز این نمایش حضور داشتم و به عنوان صرفا یک علاقمند به تئاتر و نمایش (نه حرفه ای و حتی منتقد) نکاتی بود خواستم مطرح کنم با شما عزیزان.
در درجه اول یه تبریک ویژه باید گفت به تیم نویسنده و کارگردان که بنظر بنده تونستن دقیقا هرآنچه که در ذهن داشتند رو پیاده سازی کنن. دو نگرش و زاویه دید در این نمایش قابل برداشت بود که هردو به موازات هم بودند. نگرش اول دقیقا همان موضوع نمایش که دیدِ یک بیمار روانی جانی رو نشان می‌داد و تمامی شخصیت های واقعی که احتمالا در طول فرآیند بازخواست و دستگیری و... دیده بوده رو به شکل همان دیوانه هایی که در آن دیوانه خانه با آنها بود میدید و اتفاقاتی را رقم میزد که نشان‌دهنده ذهنیت چنین آدمی بود. برای نگرش دوم باید کمی در همان نگرش اول عمیق تر شد؛ با دقت در نوع ذهنیت این بیمار روانی جانی می‌توان به نکات جالبی پی برد که دقت در آن خالی از لطف نیست.
نکته اول دیدگاه خود فرد از خودش است که خود را بسیار آرام، بیگناه، عالِم تر و بافرهنگ تر از بقیه و تنها فردِ ضربه خورده و شکست خورده می‌بیند که عاقل‌تر از دیگران نیز می‌باشد و دیگران درحال ظلم به اون هستند. نکته دوم دیدگاه فرد جانی نسبت به دیگران است که نوعی دیوانگی، آشوب، بی بند و باری، بی فرهنگی، لودگی و مستی، ناآگاهی و نادانی، در آنها می‌بیند. فرد جانی، انسان‌های عادی را می‌بیند که خود هریک دچار مشکلات، خطاها و گناهانی هستند. انسان‌های دوگانه و دورو که تفکرات خود را پنهان می‌کنند برای گول زدن یکدیگر، که این یکی از دلایل جانی شدن این بیمار روانی است. یکی از نشانه های این پنهان کاری ... دیدن ادامه ›› انسان‌ها را می‌توان در شاهدهای داستان دید؛ جایی که همه آنها در هنگام صحبت گاهی به درون واقعی خود می‌رفتند (جایی که دوصدایی میشد) و نمونه مشهود آن در شیرینی پز بود که کسانی که شیرینی های او را دوست نداشتند را به بدی خطاب می‌کرد.
جالب ترِ این نمایش جایی است که از تمامی این زاویه دیدهای فرد روانی جانی، همه ما می‌توانیم خود را ببینیم. هر بیننده‌ای به طور حتم می‌تواند خود را در یکی از این شخصیت ها بیابد.
.
در آخر ضمن خداقوت و تبریک مجدد به این تیم، مخصوصا هیولاها که اجرای فُرم های جالبی داشتند، چند نظر کوچک داشتم. مورد اول درباره صدابرداری موسیقی کار است که بنظر می‌آمد فرد متخصصی نیست چون هم صدای موسیقی برخی مواقع طوری بود که صدای بازیگر شنیده نمیشد هم در هنگام قطع کردن موسیقی به یکباره صدا قطع میشد و فرودی نداشت (Fade out).
شروع نمایش نیز کمی به قول معروف توی ذوق میزد و طبیعی نبود ولی چون در ادامه نمایش همه چی به روال عادی برمی‌گشت، این مورد قابل توجیه بود که دوستان دچار استرس اولین اکران شده باشند. اما با این تعدادی از دوستان گفتارشان قابل تشخیص نبود و برخی نیز برعکس بسیار رسا بودند که قطعا کارگردان حرفه‌ای خود متوجه این موضوعات هستند و در اجراهای بعدی برطرف خواهند نمود.
در پایان باید بگویم این نمایش به قدری به دنیای واقعی همه ما شبیه است که باعث شد برای بار دیگر بخواهم آنرا ببینم و مجدد اقدام به خرید بلیط کردم.
با آرزوی موفقیت و درخشش بیشتر بر تمامی شما عزیزان
خیلی خوشحالم که اثر براتون خاطره ساز شده و لذت عمیقی از دریافت شما از اثر داشتم ، خیلی خیلی درک دقیقتون جذاب بود .
۲۳ دی ۱۴۰۰
امیرعلی ابراهیمی
خیلی خوشحالم که اثر براتون خاطره ساز شده و لذت عمیقی از دریافت شما از اثر داشتم ، خیلی خیلی درک دقیقتون جذاب بود .
با درود و خدا قوت مجدد به شما
بنده امشب برای بار دوم بود که نمایش رو میدیم و میخواستم اینبار مستقیم به مواردی که مد نظرم آمد اشاره کنم. مواردی که برخی مواقع مهر تاییدی بر نکات مثبت اجرای اول و گاهی نکات منفی اجرای اول دارد.
پیشاپیش عذرخواهی میکنم اگر صراحت کلامم باعث رنجش میشه و در اون تلخی شاید باشه ولی این تلخی رو از بنده بپذیرید اگر میبینید در اون حقیقت است. (چون امشب خودتون فرمودید بدون تعارف بگیم و من هم بار دوم بود خدمتتون عرض میکنم)
در درجه اول کماکان دوستان صدابردار مثل اینکه هیـــچگونه ایده‌ای از کاری که میکنن نداشتن و همچنان نقاط ضعفشان به قوت خود باقی بود. ... دیدن ادامه ›› عدم درک از موقعیت صحنه ها و اینکه چه زمانی باید صدا را کم یا زیاد کنند. عدم درک از اینکه نباید موسیقی در صحنه ها یکهو جامپ بزند و یا یکهو قطع شود و باید به آهستگی صدا فرود بیاید. متاسفانه!
در درجه دوم کمی میخواستم درباره بازیگران (اینبار مستقیم) صحبت کنم. اول از کسانی که مثل بار اول همچنان عالی و درجه یک بودند نام میبرم؛ به ترتیب اول از همه آن فردی که نقش توهم کریستوفر رو بازی می‌کرد و استند آپ می‌کرد. ایشان عااالی بودن؛ از نحوه ادا و بیان کلامشان که بسیار واضح و رسا بود گرفته تا حتی فرم ها و رقص هایشان که بسیار نرم و سبک بالانه بود. واقعا مرحبا... نفر بعد بازیگر نقش ملکه که چندین نقش دیگر هم داشتند، فوق العاده بودند. بیانی شفاف و رسا، بازی قابل باور و تاثیرگذار. درود... نفر بعدی بازیگر لارنس میلر، ایشون یکی از حرفه ای ها بودن؛ با اینکه نقشی که بازی میکردن دارای لکنت زبان و مشکل گویش داشت با این حال بازهم جملاتشان را واضح می‌شنیدیم و متوجه حرفشان می‌شدیم پارادوکسی که ایشان به نحوی غیر قابل باور توانستند به خوبی ایجادش کنند. فن بیان عالی به همراه بازی بدن طبیعی... نفرات بعدی هم از جمله: بازیگران قاضی، شری اسمیث، دیوید کینگ، دونالد هرناندز، تاد هال، لیزا الن و کرول واکر همگی فن بیان عالی و صدای شفاف و رسایی داشتند که تلاشِ صدابردارِ کارنابلد برای شنیده نشدن صدای بازیگران را خنثی می‌کردند! ?
کماکه باید بازی جذاب چند تن را ستود. از جمله بازی دقیق لیزا (دقت در تیک ها و لرزش های دست)، تاد هال (دانستن دقیق فراز و فرودها و هماهنگی با ریتم و تغییر خشونت صدا) و ملکه که نقش عذاب وجدان را نیز داشت (آکسان گذاری ها و باور پذیری در بیان جملات و انتقال حس به موقع دیالوگ ها)
اینها نکات مثبتی بود میخواستم قبل از چند نکته منفی یادآور شوم.
و اما... دو تن از دوستان متاسفانه نه در اجرای روز اول و نه امشب به نظر بنده حقیر نتوانستند از پس نقش خود برآیند.
نفر اول بازیگر نقش کریستوفر که نه توانست نقش مست ها را خوب درآورد و نه توانست بیان شفافی داشته باشد گویا ایشان فقط تمرکزشان روی مست بودن نقش بود و فراموش کردند که باید در حین مستی بعنوان بازیگر بیان واضحی نیز داشت اما با این حال در آخر که از حالت مستی بیرون آمدند خیلی بازی زیباتری داشتند مخصوصا موقع گفتن آخرین اجرای خود که نشسته روی صندلی بود، انتقال حس عالی داشتند.
نفر بعدی نیز بازیگر نقش وینسنت بود که گویا ایشان هنوز بعد از این همه اجرا متاسفانه به ویژگی های شخصیتی که بازی می‌کردند پی نبرده بودند. این شخصیت نوعی آشفتگی دارد که از رقص پای اون و تشویش های او مشهود است (که تا به اینجا همه چیز خوب است) اما مسئله از جایی آغاز می‌شود که پای نوع گویش این شخصیت به میان می آید. این شخصیت چون کلمات و جملات را جابجا می‌گوید و حتی مشکل در تلفظ برخی حروف دارد، پس باید بازیگر انرژی بیشتری برای واضح تر، رساتر و شفاف تر بیان کردن جملات بکند، اما نه در سری قبل و نه در این سری تقریبا 50 تا 60 درصد حرفای او قابل فهم نبود. حتی بازی اول نمایش ایشان (صحنه سوختگی دست و...) نیز این حس را منتقل می‌کرد که انگار همه چیز صرفا از روی انجام وظیفه است و باید این ماموریت را انجام دهم و تمام شود!
در انتها نیز در مجموع صحنه ها شلوغ تر شده بود که این نکته مثبتی است زیرا ذهن مقشوش و مشوش نقش اول داستان (ایسوس) را بهتر به نمایش می‌کشید. اما میشد به هماهنگی بهتری این شلوغی ها هدایت شده باشند و نه صرفا یک همهمه. (این مورد آخر نظر شخصی بنده بود)
در پایان ضمن تبریک و خدا قوت به شما و تیم شما خصوصا هیولاها که کار خود را مانند قبل دقیق اجرا کردن (با کمی ارفاق که خودتان مطمئنا میدانید)
بنده در کل دوست ندارم منفی بگویم اما اینبار چون بار دومی بود که نمایش را می‌دیدم و همچنین خودتان گفتید بدون تعارف صحبت کنیم، به ذهنم رسید این نکات را اینبار دقیق تر به سمع و نظر شما کارگردان خوش نگرش برسانم.
باشد که در جهت رشد همه ما تاثیرگذار باشد.
خدا قوت و بدرود
۲۷ دی ۱۴۰۰
سبحان امین طهرانی
با درود و خدا قوت مجدد به شما بنده امشب برای بار دوم بود که نمایش رو میدیم و میخواستم اینبار مستقیم به مواردی که مد نظرم آمد اشاره کنم. مواردی که برخی مواقع مهر تاییدی بر نکات مثبت اجرای اول ...
خیلی خیلی متشکرم از نظرتون
اینکه با این دقت لطف کردید و بیان کردید ، برای ما بسیار لذت بخش هست .
ابتدا عرض کنم ایراداتی که مربوط به موسیقی هست تماما حاصل ضعف من هست و اصلاح خواهد شد .
لحن تغییر یافته ای که برای شما نامفهوم بود تعمدیست که حاصل نامفهوم بودن این شخصیت در ذهن ژوان است . اگر این تعمد دیده نشده باز حاصل ضعف من هست که اصلاح خواهد شد .
۲۷ دی ۱۴۰۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید